روحانیت، به عنوان منادی خداجویی و آخرت گرایی، میبایست مظهر ارتباط معنوی با جهان غیب باشد؛ با ملکوت هستی، ره ارتباط بجوید ونجوای با دنیای برتر را، بر غوطهوری در دنیای دون ترجیح دهد:
امروز جوانان ما، آن کسانی که داعیهیی هم ندارند و عالم دین هم نیستند، مقید به نوافل وذکر و مستحباتند؛ ماباید بیشتر از آنها مقید باشیم نماز با حال و با توجه، تقید به نوافل، تلاوت قرآن با تدبر و پرهیز از گناه، اینها عواملی هستند که روحانیت را رونق و جلا میدهد. (1)
روحانی، برخی از مستحبات را باید برای خود تکلیف بداند و به آن، التزام نشان دهد ادای واجبات و ترک محرمات انتظار دین از هر فرد متدین و مسلمان است وقتی روحانی، در مسند پیامبر و امامان قرار میگیرد میبایست در خلق و رفتار معنوی، مشابهتی در خود بیافریند . ادای تکلیف، جزوی کوچک از این مشابهت است؛ تشابهی که تک تک افراد جامعهی دینی، باید دارای آن باشند مبلغ دین، فراتر از این حداقل باید حرکت کند و با ادای مستحبات و نوافل، در موضعی مشابهتر قرار گیرد:
نافله بخوانید، قرآن بخوانید، نماز اول وقت بخوانید که این سه چیز، برای طلبه واجب است . نمیخواهم بگویم واجب شرعی است؛ واجب وظیفهیی و شغلی است. طلبهیی که با قرآن انس نداشته باشد، طلبهیی که اهل نافله نباشد، طلبهیی که با نمازش را آخر وقت بگذارد، چیز مهمی را کسر دارد. (2)
طلبه، به عنوان مبلغ دین و معنویت، دایما از خدا و دین سخن میگوید، مردم را به آن فراتر میخواند و خداجویی در اعمال را توجیه میکند. این وظیفهی شغلی میتواند آن مفاهیم عالی را برای او، به سخنان معمولی و عادی تبدیل کند و به مرور سرچشمهی معنویت، در درونش بخشکد. این خطر، برای روحانی و مبلغ دینی، بسیار جدی و مخاطره آمیز است. راه علاج آن است که روحانی، جدای از دعوت عام خلق به خدا و معنویت، فرصتهای خلوت برای خود بجوید و با مراقبه و محاسبه، به تذکار نفس بپردازد و با تقویت ارتباط شخصی با خدا، از آن خطر جدی رهایی یابد:
اهل علم بایستی علاوه بر واجبات به مستحبات هم بپردازند نمیگویم که همهی مستحبات را بجا بیاورید لیکن بعضی از مستحبات وجود دارد که مکمل واجبات است توجه ذکر نافله دعا بزرگ داشتن ایام برجسته گاهی توجه و راز و نیازی در نیمهی شب اینها چیزهایی است که اهل علم نمیتواند نداشته باشد. شما اگر خدای ناکرده جانب وصل به خداوند و اتصال به معنویت را از دست بدهید با توجه به این که مراجعهی دینی به شما زیاد است، اندکی بگذرد خالی خواهید شد. انسان اگر مرتب برای مردم حرف بزند و جواب آنها را بدهد و برایشان بگوید خالی میشود درست مثل استخری که از یک طرف خالی می شود، ولی از طرف دیگر پر نمیشود و آب تازهیی وارد آن نمیگردد . ... معنویات در درون انسان، پوچ خواهد شد.بنابراین خیلی لازم است، همچنان که دستی برای فیض بخشیدن به سوی مردم دارید دستی هم برای فیض گرفتن از معنویت داشته باشید. و این ممکن نیست، مگر با توجه و ذکر و خشوع و توسل.
(3)شب زنده داری و مناجات نیمه شب از ویژگیهای مدارس دینی و حوزههای علمیه بشمار می آمد خلوت با شکوه با دنیای ملکوت، در سکوت و ظلمات شب، زینت حجرههای مدارس بود تلاوت قرآن و اقامهی نماز شب و توسل در کورسوی شعلهی نیمسوز شمع، زیباترین موسیقی هستی را در دل شب مینواخت و جانها را میگداخت.
این جلوهی زیبای حوزه، همچنان باید محفوظ ماند و فضای معنوی و ملکوتی را در آن پاس دارد:
قبل از اذان صبح، چراغهای زیادی در مدرسه فیضیه روشن بود. طلبهها، نماز شب میخواندند و تهجد و تنفل، برای طلبهها و روحانیون، یک امر عادی بود امروز، ما بایستی بیشتر به این مسأله بپردازیم. (4)
و در سخن آخر، روحانی چون از خدا و معنویت سخن میگوید بیش از همگان نیازمند ارتباط درونی ـ و نه لفظی ـ با حقایق معنوی است:
برای آنکه این عمامه، برای شما مبارک باشد، به توفیق و اعانة من الله احتیاج دارید که این، با توسل والحاح و تضرع و دعا و گریه و خواستن، به دست میآید. ... باید انسان با خدای متعال حرف بزند و واقعا باالحاح و تضرع، ازاو بخواهد؛ آن وقت خدای متعال هم به انسان خواهد داد. (5)
........................................................................................
پی نوشت ها:
1- سخنرانی در جمع طلاب علوم دینی، در مدرسهی فیضیه 11/9/ 1366
2- سخنرانی در مراسم عمامه گذاری 14/9/ 1372
3- سخنرانی در مراسم عمامه گذاری 8/11/ 1371
4- سخنرانی در جمع طلاب علوم دینی، در مدرسهی فیضیه 11/9/ 1366
5- سخنرانی در مراسم عمامه گذاری 26/10/ 1372