کد خبر: ۱۲۴۹۰۰
تاریخ انتشار: ۱۵ مهر ۱۳۹۹ - ۰۸:۵۶
شهید کمال ظل انوار
 فرمانده توپخانه لشگر 19 فجر
کمال در تاریخ نوزدهم دی ماه سال 1365 درعملیات کربلای پنج در شلمچه با دو تن از برادرانش به نامهای جمال و مهدی به فیض رفیع شهادت نایل آمد و واژه گانی چون انسانیت ، آزادگی و دین باوری را کمال بخشید و آن را به زیبایی عشق به امام (ره) و ایمان و اعتقاد راسخ خود معنی کرد. 
شهید کمال ظل انوار در سال 1332 در شیراز دیده به جهان گشود ، او پس از اخذ لیسانس مهندسی ماشین آلات کشاورزی در یک شرکت در آبادان مشغول به کار شد که با تاسیس جهاد سازندگی با این فکر که به شیراز بیاید و به عمران روستاها بپردازد از آن شرکت استعفا داد و مدتی در کوار و قادر آباد به کار اشتغال داشت. 
بعد از آن درهنرستان به تدریس اشتغال داشت ، شهید از ابتدای جنگ به عضویت بسیج درآمد و مدت پنج سال در جبهه حضور داشت مدتی به عنوان مسئول هدایت اتش و سپس جانشین فرماندهی در توپخانه لشگر 19 فجرفعالیت نمود،او در ابتدای تشکیل گروه توپخانه 63 خاتم (ص)یار و همفکرشهید حبیب الله کریمی بود مدتی نیز فرمانده مرکز هماهنگی پشتیبانی اتش گروه توپخانه 56 یونس(ع) بود. چند روز قبل از کربلای 5فرمانده توپخانه سپاه او را برای فرماندهی توپخانه لشگر 19 فجر انتخاب نمود. ولی در شب شروع عملیات او  و دو برادرش مهدی  و  جمال ،و دامادشان محمد کدخدا لباس غواصی به تن کردند وبه خط عراقیها یورش بردند.

شهید کمال ظل انوار

همیشه به مادرش می گفت : مادر تو شش پسر داری باید دین خود را ادا کنی و ما را در راه خدا بدهی ، گویا به وی الهام شده بود که هر سه برادر با هم شهید می شوند. 
مهندس شهید کمال ظل انوار از استادان هنرستان فنی شهید غفاری کوار بود ، شهیدی که در سال 1358 زمانی که انقلاب اسلامی ایران روزهای آغازین قیام مردم را پشت سر می گذاشت ، هنرجویان را بیدار می کرد و می گفت : بچه ها بیدار باشید آمریکا با چکمه هایش خواهد آمد. 
این شهید والا مقام در حالی به همراه دو برادر شهید دیگرش شهیدان مهندس مهدی ظل انوار و جمال ظل انوار در یک شب افتخار آفرین برای ملت مسلمان ایران ندای حق را لبیک گفتند و شربت شیرین شهادت نوشیدند که همواره ندای ملکوتی الله اکبر آنان زینت بخش خاکریز جبهه ها بود. 
سه شهید مهندس آن هم از فرماندهان دفاع مقدس از یک خانواده افتخار آفرین برای استان پهناور فارس و در شب شکستن خط مقدم دشمن عضو گردانهای غواص در منطقه پنج ضلعی شلمچه افتخاری است که در تاریخ ماندگار خواهد شد. 
شب اول عملیات غرور آفرین کربلای پنج روح پاکشان در راه عشق به امام حسین به آسمانها شتافت ، عملیات کربلای پنج جلوه گاه ایثار و جانبازی او و مردانِ مردی است که زندگی را به شوق شهادت زیستند و در سرانجامی سرخ ، به سرآغازی سبز نائل آمدند.

شهید کمال ظل انوار

19 دیماه 1365 عاشورای دیگری است که شهید مهدی ظل انوار و دو برادر دلسوخته اش جمال و کمال ، بهمراه دوست همسنگرشان سردار شهید سید محمد کدخدا ، کربلای شلمچه را از خون خویش رنگین ساخته و چونان کبوترانی سپید بال در آسمان بی کران جنوب به پرواز در آمدند. 
فرازی از وصیت نامه شهید مهدی ظل انوار برادر شهید کمال 
الان که شب چهارم محرم است قرار براین است که فردا برای چندمین باره مراه با عده ای ازدوستان راهی جبهه های جنگ حق علیه باطل باشیم محرم ماه خون ماه شهادت ماهی پرازبرکت که باید ازآن حداکثر استفاده را کرد آن روزها که بچه بودیم وماه محرم می شد همیشه پیش خود می گفتیم چرا خداوند ما را درآن زمان یعنی زمان اما م حسین (ع) بدنیا نیاورد اگر ما درزمان اباعبدالله بودیم حتما خود را پیشمرگ او می کردیم خوب الان همان زمان است وحسین زمان ما ندای هل من ناصر ینصرنی را سرداده ومنتظر پاسخ نشسته است 
ما اکنون به ندای این پیر جواب مثبت می دهیم و خود را برای جنگ با صدام یزید کافرآماده می کنیم همان طورکه در راهپیمایی ها و در شعارهایمان می گفتیم ما اهل کوفه نیستیم حسین تنها بماند این را درعمل ثابت خواهیم کرد. 
برادر وخواهرم زیاد به مال اندوزی فکر نکن سعی نکن در خانه ات را چهارتا کنی و وسایل خانه ات را لوکس ترازهمه جلوه دهی غیبت نکن تهمت مزن دل هیچ فردی را نشکن اگر کسی به درخانه ات آمد حتما به او چیزی بده حتی اگر یک تکه نان باشد حرص ثروت دنیا را نزن روزی خواهی مرد بالاخره فکر آخرت را بکن. 
فرازی از وصیت نامه شهید جمال ظل انوار برادر شهید کمال 
این جنگ جنگ بین حق و باطل است در یک سو اسلام قرار دارد با یاران اندک و خدای خود و درسوی دیگر کفرو نفاق است با تمام نیرو و قدرت خود اعم از امپریالیسم غرب به سرکردگی آمریکا و کمونیستها و سوسیالیزم شرق به سرکردگی روسیه و صهیونیزم این غده سرطانی و فرزند خلف و ارتجاع عرب و اسلام بنی عباسی به رهبری صدام که در نوک تیر از کمان در رفته بطرف اسلام قرار دارد ، تیری که بوسیله آمریکا و شوروی و صهیونیزم ارتجاع عرب کشیده شده و از کمان بطرف اسلام رها گردیده است . 
ای مسلمین بدانید که چهره حق درجبهه کاملا ظاهراست و اگر بتوانید خودتان را جایی که به پای شما ها بند زده رها نمایید و با عزم راسخ به جبهه بیایید کاملا حق برایتان روشن می گردد این سخنان با کسانی است که خود را مسلمان می نامند ولی هنوز برای این جنگ کاری نکرده اند با شمایی هستم که خودت از همه بهتر خودت را می شناسی کمی فکر کن آیا تا کنون کاری برای این جنگ انجام داده ای . 
روح مقدس و باطن نیکوی شهدای گرانقدر این سرزمین و روح بلند و ملکوتی شهدای ظل انوار همواره دراوج خواهد بود و راه خون فشان این شهدای گرانقدر پر روهرو خواهد ماند.
 
شهید کمال ظل انوار

وصیتنامه سردار 
شهید کمال ظل انوار به فرزندش:
شاید تا مدتی قبل ، به طور "زبانی" در بین دوستان و آشنایان طلب شهادت می کردم ولی وقتی که در تنهایی به شهادت فکر می کردم در زوایای قلبم ، مهر پسرم "حسین " که به عشق حسین این نام را  برای او انتخاب کرده بودم، مانعی شده بود بین من و شهادت ولی با شنیدن خبر کشته شدن هزاران زن و مرد و مخصوصا کودک بی گناه، خدا را شکر کردم که توانستم در این لحظه دل از مهر فرزندم گسسته و به انتظار شهادت نشسته ام و دیگر فاصله و مانعی بین من و معشوقم نیست.
پسرم "حسین " من با خدای خود عهد کرده ام تا پایان جنگ و تا یکسره شدن وضع بین ایران و عراق در منطقه بمانم و این را میدانم که این آخرین جنگ ما نیست و تازه این اول جنگ است. جنگ مستضعفین با مستکبرین ، جنگ حق با باطل و خداوند وعده ی پیروزی را به ما داده است. و این را بدان که ابر قدرت ها " که در اصل چیزی جز به طبل تو خالی نیستند" به این سادگی دست از سر ما بر نمی دارند و انشاالله تو هم بزرگ می شوی و این جنگ را ادامه می دهی و فرزند تو نیز همچنین... تا آزادی قدس و ظهور مهدی (عج) و آزادی تمام مستضعفین جهان.
پسرم نام تو را حسین گذاشتم که حسین وار زندگی کنی و هر لحظه از زندگیت به یاد داشته باش که هر ماهی محرم است، هر روزی عاشوراست و هر زمینی کربلاست و این مسئول شیعه بودن به گردن توست که در راه عقیده خود جهاد کنی و هیچگاه زیر بار زور نروی و همیشه در مقابل باطل از حق دفاع کنی هر چند که به ضرر تو باشد. حسین جان نام فرزندت را مهدی بگذار و سعی کن همچنان که خودت حسین وار زندگی می کنی فرزندت را آماده رزم در رکاب حضرت مهدی ( عج) سازی.
همسر عزیزم انشاالله که مرا به خاطر رنجش هایی که گاهی اوقات باعث آن می شدم ببخشی. پسرم را به دست تو و جدت پیغمبر اکرم می سپارم.
از تمام دوستان و آشنایان به خصوص مادر عزیزم طلب عفو و آمرزش می کنم و از برادرانم مهدی و جمال که خیلی دوستشان می دارم خواهش می کنم که نهایت سعی خود را در تربیت " حسین" انجام دهند و از طرف من بیشترین سهم را در تربیت " حسین" به عهده مهدی و جمال می باشد. تا آنجا که فکر می کنم به کسی بدهکار نیستم ولی اگر کسی رجوع کرد او را راضی کنید.

خداحافظ

کمال ظل انوار-24/8/1359
نام:
ایمیل:
* نظر: