کد خبر: ۴۲۸۳۲
تاریخ انتشار: ۲۵ آبان ۱۳۹۳ - ۱۸:۴۰
تو با بشارت باران و صدق سپیده آمدی؛ تو در جان باغ و بهار روییدی؛ ستاره با چشمان تو الفت داشت و تو از تبسم آفتاب، زلال مهر نوشیدی

نام شهید: وحیده صعودی

نام پدر : عبدالصاحب

تاریخ تولد: 1338/6/5

محل تولد: خرمشهر

تاریخ شهادت:1359/7/5 

مکان شهادت : جزیره مینو

خرمشهر در جنبش موج، سرود خوان بود و بر وسعت ساحل،  بذر لاله می افشاند؛ در کوچه ای که طراوت دریا با خود داشت، خانه ای از شادمانی می شکفت و در کانونش نوزادی با نام « وحیده » متولد می شد تا مادری مهربان به پرورش او همت بگمارد و پدری تلاشگر که در شرکت نفت آبادان فعالیت می نمود، زلال آرامش و آسایش را در جان او جاری کند.

وی از دوران کودکی، از مکتب مادر درس ها می آموزد و صفت های والای انسانی در وجودش جوانه می زند و آن گاه که فروغ آموختن، رواق ذهنش را ستاره باران می کند، دل به درس و تحصیل می سپرد و تحصیلاتش را تا پایان دوره ی راهنمایی ادامه می دهد.

وحیده که از چشمه ی زلال آیین محمدی(ص) جرعه ها نوشیده بود و به سنت های اصیل اسلامی اعتماد و اعتقاد داشت، در سال 1352 زرین ترین برگ سبز سعادت بر کتاب زندگی اش افزوده می شود و با برگزیدن همسری مهربان، زندگی مشترک و شوق انگیز خود را آغاز می کند و به عنوان بانویی جوان و با وفا، همه ی قدرت و قوت خود را در پایداری و پایندگی کانون خانواده به کار می گیرد و به آینده ای روشن و درخشان دل می بندد.

در سال 1358 ، عنایات خداوندی نصیبش می شود. به مقام والای مادری دست می یابد و فرزندی باغ جانش را شکوفه باران می کند.

وحیده، نوزاد نورسته اش را به زمزمه ی مهربانی پرورش می دهد و شهدانگیزترین نوازش ها را نثارش می کند و شهد تبسمش را به او هدیه می دهد.

زمانی که جنگ تحمیلی آغاز می شود و رخسار زادگاهش خرمشهر و دیگر شهرهای ایران زمین، در آتش بغض و کینه ی دشمن، به خون می نشیند اگر چه چراغ شور و شادمانی اش کم فروغ می شود، اما چنان آفتاب استقامت و مقاومت بر جان و وجودش آرامش می بخشد که در کاشانه ی خود در جزیره مینو به سکونتش ادامه می دهد و هم چنان کودک یک ساله ی خود را در آغوش پر عاطفه اش نگه داری می کند.

جنگ تحمیلی ادامه پیدا می کند و وحیده در خانه ای که بوی صداقت و اخلاص می داد، کودک یک ساله اش را در آغوش خود می گیرد و عصاره جانش را به کام چون برگ او جاری می کند؛ آتش و گلوله باریدن می گیرد؛ ترکشی آتش زا فرود می آید و پرهای سپید دو پرنده ی سبکبال، به خونی سرخ رنگین می شود و آن دو در مظلومیتی خدایی به شهادت می رسند.

منبع: بانک اطلاعاتی زنان ایثارگر بسیج جامعه زنان استان فارس

انتها/224224

نام:
ایمیل:
* نظر: