کد خبر: ۵۷۱۴۸
تاریخ انتشار: ۰۹ خرداد ۱۳۹۴ - ۲۳:۰۶
سروده ای تقدیم به کودکان یمنی

دنیایی سرد و بی احساس

در چشم هایمان احاطه کرده است، غرور

ما مانده ایم و غم عشق هایی که

سرگرممان کرده است با دروغ

ما مانده ایم و لذت هایی پنهانی

و شیطان پای همه آرزوهایمان

با تمام احساسش نعره می کشد

و می خندد به این همه درد

و مست شده است

از آتش فتنه هایی عمیق

که فراگیر شده است در دست هایمان

و شنیده ایم ، بارها و بارها

ضجه های بی عبور کودکانی اشک آلود

در مرزهایی خشک و خشن

و آهنگ شادیمان

گلوله های تانکی است

که هوار میشود گاه و بیگاه

بر پهنای باغچه ای پر از پیچک

و دیده ایم با چشم هایمان

آوارگی گلهایی بیگناه را

زیر ترکش و باروت



شاعر: سعیده کیانی نژاد

انتها/224224

نام:
ایمیل:
* نظر: