کد خبر: ۸۱۸۲۱
تاریخ انتشار: ۱۲ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۰۱:۰۱

در تاریخ اسلام و ایران بسیاری از عالمان و اندیشمندان در راستای تفکر ناب محمدی(ص) حرکت کرده و به دفاع از مقام و منزلت زن به ویژه زن مسلمان، پرداخته اند. در واقع نقش زن در جوامع بشری همواره مورد بحث دانشمندان علوم انسانی در طول تاریخ بوده است و هریک بر اساس اندیشه های خود به طرح این موضوع پرداخته است. استاد شهید مطهری یکی از افرادی است که همواره سعی کرده در آثار خود به جایگاه زن بها دهد.

نوشتار حاضر بر همین مبنا شکل گرفته و برآن است که جایگاه زن را بر اساس اندیشه شهید مطهری و بر محوریت کتاب «نظام حقوق زن در اسلام»، در سه محور: «حقوق زن و مرد و تفاوت های موجود در آن»، «حجاب زن» و «حق مالکیت زن» مورد بررسی قرار دهد.

حقوق زن و مرد و تفاوت های موجود در آن

درگذشته دیدگاه های مردسالارانه و تحقیرآمیز نسبت به زنان، هم به زیان مردان و هم زنان ابراز شده است. باورهای افراطی فمنیسم با ایده زن سالاری و زن مداری نیز بیش از پیش به زیان زن و مرد خواهد بود. نگرش متعادل قرآن نه بر اساس افراط است نه تفریط، از نظر قرآن زن و مرد در انسانیت برابرند ولی از دوگونه خصلت برخوردارند. این دوگانگی از ساختار جسمانی و عاطفی آن دو سرچشمه گرفته است، همان گونه که آزادی و برابری انسان ها از طبیعت آنها الهام گرفته دوگانگی کارآیی و وظایف آنها نیز از ساختمان وجودی آن دو ریشه یافته است و به تعبیر استاد مطهری: «زن و مرد دو ستاره اند در دو مدار مختلف، هرکدام باید در مدار و فلک خود حرکت کند... شرط اصلی سعادت هریک از زن و مرد و در حقیقت جامعة بشری این است که دو جنس هر یک در مدار خویش به حرکت خود ادامه دهند. آزادی و برابری آن گاه سود می بخشند که هیچ کدام از مدار و مسیر طبیعی و فطری خویش خارج نگردند. آن چه در آن جامعه ناراحتی آفریده قیام بر ضد فرمان فطرت و طبیعت است نه چیز دیگر.»1

از نظر شهید مطهری، اسلام با تعالیم خود احیاگر حقوق زن است؛ به ویژه قرآن در عصر نزولش گام های بلند و اساسی را به سود زن و حقوق او برداشت، ولی هرگز در این میان زن بودن زن و مرد بودن مرد را نادیده نگرفت، بلکه زن را همان گونه دید که در طبیعت است. زن در قرآن همان زن در طبیعت است. کتاب قرآن با کتاب تکوین یا طبیعت یک برداشت را ارائه کرده اند. یکی از پرسش هایی که نسبت به نگرش حقوقی قرآن نسبت به زن شده این است که: «اگر اسلام زن را انسان تمام عیار می دانست حقوق مشابه و مساوی با مرد برای او وضع می شد لکن حقوق مشابه برای او قائل نیست. پس زن را یک انسان واقعی نمی داند».2

برای پاسخ به این پرسش، اول باید دید که آیا همسانی زن و مرد در حیثیت انسانی و برابری آنها از جهت انسانیت و حقوق به معنای تشابه و یک نواختی آنها در حقوق است یا تساوی امری غیر از تشابه است؟ باید چنین گفت که اسلام برای زن و مرد در همه موارد یک نوع حقوق و یک نوع وظیفه و یک نوع مجازات قایل نشده است. پاره ای از حقوق و تکالیف و مجازات ها را برای مرد مناسب تر دانسته و پاره ای از آنها را برای زن و در نتیجه در مواردی برای زن و مرد وضع مشابه و در موارد دیگر وضع نامشابهی در نظر گرفته است. در واقع اسلام اصل مساوات انسان ها را در بارة زن و مرد رعایت کرده است. اسلام با تساوی حقوق زن و مرد مخالف نیست با تشابه حقوق آن ها مخالف است. استاد مطهری در این باره می نویسد: «تساوی غیر از تشابه است، تساوی برابری است و تشابه یک نواختی. ممکن است پدری ثروت خود را به طور مساوی میان فرزندان خود تقسیم کند اما به طور متشابه تقسیم نکند. مثلاً ممکن است این پدر چند قلم ثروت داشته باشد هم تجارت خانه داشته باشد و هم ملک مزروعی و هم مستغلات تجاری ولی نظر به این که قبلاً فرزندان خود را استعدادیابی کرده است در یکی ذوق و سلیقه تجارت دیده و در دیگری علاقه به کشاورزی و در سومی مستغل داری هنگامی که می خواهد ثروت خود را تقسیم کند با در نظر گرفتن این که آنچه به همه فرزندان می دهد از لحاظ ارزش با یکدیگر مساوی باشد و ترجیح و امتیازی از این جهت در کار نباشد به هر کدام از فرزندان خود همان سرمایه را می دهد که قبلاً آزمایش استعدادیابی آن را مناسب یافته بود.»3

شهید مطهری با استناد به آیة شریفه: «یا أَیهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّکمُ الَّذِی خَلَقَکمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالا کثِیرًا وَنِسَاءً...؛4 ای مردم بترسید از پروردگار خود آن خدایی که همه شما را از یک تن بیافرید و همه را از آن جفت خلق کرد و از آن دو تن خلقی بسیار در اطراف عالم از زن و مرد برانگیخت؛ گفتار خویش را به اثبات می رساند. هم چنین استاد با نفی عقیده خرافی و بی اساس این که زن از طرف چپ مرد آفریده شد می نویسد: «در قرآن از آنچه در بعضی از کتب مذهبی است که زن از مایه ای پست تر از مایة مرد آفریده شده و یا این که به زن جنبه طفیلی و چپی داده اند و گفته اند که همسر آدم از عضوی از اعضای طرف چپ او آفریده شده اثر و خبری نیست بنابراین در اسلام نظریة تحقیرآمیزی نسبت به زن از لحاظ سرشت و طینت وجود ندارد.»5

استاد مطهری با استناد به آیه های قرآن سعی می کند حقوق زن و مرد را به تفضیل مشخص کند ایشان در این خصوص می فرماید: «اسلام با صراحت کامل می گوید هریک از زن و مرد برای یکدیگر آفریده شده اند. قرآن می گوید: «زمین و آسمان، ابر و باد، گیاه و حیوان همه برای انسان آفریده شده اند» اما هرگز نمی گوید زن برای مرد آفریده شده است و سخن خود را به آیة شریفه مستند می نماید که می فرماید: «هُنَّ لِبَاسٌ لَکمْ وَأَنْتُمْ لِبَاسٌ لَهُنَّ؛ زنان جامة عفاف شما هستند و شما نیز لباس عفت آنها هستید».6 قرآن کریم بر خلاف دیگر منابع، سرشت نخستین زن را احترام آمیز می داند و سرشت زن و مرد را دوگانه ندانسته است. در آثار مطهری، فطرت یا سرشت «حالت خاص و نوع سرشت از آفرینش» است و به عبارت دیگر گونة خاصی است از ساختار خلقی، سرشتی و سمت و سویی که انسان در آغاز آفرینش خود و پیش از قرار گرفتن در شعاع تأثیر عوامل تربیتی، تاریخی، اجتماعی و جغرافیایی دارد.6 با کمال تأسف در برخی از کتب آسمانی همان اندیشة بسته وجود دارد که زن را مایة گمراهی و گناه معرفی کرده است چنان که در تورات می خوانیم: «و چون زن دید که آن درخت برای خوراک نیکو است و به نظر خوش نما و درختی دلپذیر است پس از میوه اش گرفته بخورد و به شوهر خود نیز داد و او خورد... خداوند آدم را ندا داد و گفت کجا هستی... آیا از آن درختی که تو را منع کردم که آن را نخوری خوردی. آدم گفت این زنی که قرین من ساختی از میوة درخت به من داد و من خوردم... به آدم گفت چون که سخن زوجه ات را شنیدی و از آن درخت خوردی که امر فرموده گفتم از آن نخوری پس به سبب تو زمین ملعون شد.» 7

استاد مطهری در نقد این نگرش می نویسد: «یکی دیگر از نظریات تحقیر آمیزی که در گذشته وجود داشته و در ادبیات جهان آثار نامطلوبی به جا گذاشته این است که زن عنصر گناه است، از وجود زن شر و وسوسه بر می خیزد، زن شیطان کوچک است هر گناه و جنایتی که مردان مرتکب شده اند زنی در آن دخالت داشته است. می گویند مرد در ذات خود از گناه مُبرا است و این زن است که مرد را به گناه می کشاند. می گویند شیطان مستقیماً در وجود مرد راه نمی یابد و فقط از طریق زن است که مردان را می فریبد. شیطان، زن را وسوسه می کند و زن، مرد را.... »8

استاد مطهری با استناد به قرآن معتقد است که زن عامل گناه و انحراف مرد نیست و او را از این اتهام تبرئه می کند و به نظر می رسد اصل تفاوت وجودی در آفرینش زن و مرد سبب تمایز این دو جنس در دیدگاه های مختلف شده است. به باور استاد مطهری این تفاوت ها باعث می شود که زن و مرد از جهت حقوق طبیعی و فطری وضع ناهمگونی داشته باشند.

به نظر استاد مطهری، روابط حقوق خانوادگی زن و مرد در دیدگاه قرآن با فرهنگ جاهلی پیش از اسلام و فرهنگ امروزی متفاوت است. در دنیای امروز سعی می شود میان زن و مرد از جهت وضع قوانین، مقررات، حقوق و وظایف، وضع یکسان و همانندی پدید آورند و تفاوت های طبیعی و غریزی زن و مرد را نادیده بگیرند. استاد مطهری، تساوی حقوق زن و مرد را حقیقتی مسلم دانسته است اما تشابه و همانندی را نادرست و غیرممکن شمرده است. از دید ایشان بهتر است برخی نابرابری ها که میان حقوق زن و مرد دیده می شود از آن به تفاوت های حقوقی تعبیر کنیم؛ زیرا هر تفاوتی ناگزیر تبعیض نیست چنان که هر برابری و تساوی نیز به طور قطع عدالت و انصاف نمی باشد. این تفاوت ها جزء ذات اسلام نیست بلکه جزء عرضیات اسلام است که قابل تعدیل و تغییر در چهارچوب های اجتهادی می باشد.9

حق مالکیت زن

استاد مطهری در بارة حق مالکیت زن می نویسد: «یکی از مسلمات دین اسلام این است که مرد، حقی به مال و کار زن ندارد؛ نه می تواند به او فرمان دهد که برای من فلان کار را بکن و نه اگر زن کاری کرد که به موجب آن ثروتی به او تعلق می گیرد، مرد حق دارد که بدون رضای زن در آن ثروت تصرف کند و از این جهت زن و مرد وضع مساوی دارند.»10

ممکن است در سنت ها و فرهنگ های موجود و روابط زن و شوهر در جامعه کنونی اسلام اشکالاتی وجود داشته باشد و حقوق زنان ضایع شود ولی این کاستی ها ربطی به حقوق زن در قرآن ندارد. هر مسلمانی خود باید پاسخگوی رفتار و کردار خود باشد و رعایت مسئولیت خود را در برابر عدل و انصافی که دین بر عهدة وی گذاشته است بکند. در دیدگاه شهید مطهری، قرآن همان طور که مردان را در نتایج کار و تلاششان دارای حق می داند، زنان را نیز در نتیجه کار و فعالیت شان ذی حق می شمرد. چنان چه در قرآن کریم می خوانیم: «لِلرِّجَالِ نَصِیبٌ مِمَّا اکتَسَبُوا وَلِلنِّسَاءِ نَصِیبٌ مِمَّا اکتَسَبْنَ»11بر خلاف دنیای غرب، اسلام نسبت به حقوق زن به دیده استقلال نگریسته است. زمانی که اسلام از حقوق زن سخن به میان آورد، جز کرامت او سخنی در میان نمی آورد؛ «انگیزه ای که سبب شد اسلام به زن استقلال اقتصادی بدهد جز جنبـه های انسـانی و عدالت دوستی و الهی اسلام نبوده. در آنجا مطالبی از قبیل مطامع کارخانه داران انگلستان وجود نداشت که به خاطر پر کردن شکم خود این قانون را گذراندند، بعد با بوق و کرنا دنیا را پر کردند که ما حق زن را به رسمیت شناختیم و حقوق زن و مرد را مساوی دانستیم... اسلام به زن استقلال اقتصادی داد اما به قول ویل دورانت خانه براندازی نکرد. اسلام خانواده ها را متزلزل نکرد، زنان را علیه شوهران و دختران را علیه پدران و برادران به تمرد و عصیان وادار نکرد. اسلام با این دو آیه انقلاب عظیمی به وجود آورد اما آرام، بی ضرر و بی خطر...»12

در اسلام خانواده و اصالت و استقلال و اولویت آن کاملاً مورد توجه است و هر چیز بر محور آن شکل می گیرد. ارث و دیگر حقوق مربوط به زن نیز با توجه به پیوندهای خویشاوندی و بر محور خانواده تنظیم شده است. بنابراین کسی که نمی تواند اولویت خانواده را باور کند یا فرهنگی که چنین جایگاهی به آن نمی دهد نمی تواند مناسبات حقوقی را در این چهارچوب در یابد. کسانی که امروز به عنوان دفاع از حقوق زن بر حقوق اسلامی خرده می گیرند، باوری به قداست خانواده ندارند و برای آن اولویتی قائل نیستند و این مشکل خود آنان است نه اسلام.13

حجاب و عفاف زن

از جمله مواردی که برای نابرابری میان حقوق زن و مرد بیان کرده اند، مسأله حجاب است. برخی گمان کرده اند که اسلام با طرح مسأله حجاب، خواسته است زن محبوس باشد و از حق حضور او در عرصه های اجتماعی و سیاسی محروم شود و نتواند از حق مسلم آزادی برخوردار باشد. برخی دیگر آن را زاییدة مردسالاری و برتری جویی مرد دانسته اند.

از دیدگاه قرآن، عفاف و حجاب مختص زنان نیست بلکه مرد و زن هر دو به یکسان مخاطب قرآن قرار گرفته اند که باید پاکدامنی را حفظ کنند و از هرزگی و روابط نامشروع بپرهیزند. بنابراین اگر تکلیفی هم هست زن و مرد هر دو در آن مشترکند. گذشته از این، عفاف و پوشش از یک مسأله کلی و اساسی ریشه می گیرد و آن این است که اسلام می خواهد جلوی هر نوع هرزگی در محیط خانوادگی را بگیرد.

قرآن به مردان نیز با همان خطاب زنان دستور می دهد که نگاه های خود را کنترل کنند از هرزگی و چشم چرانی دوری کنند و پاکدامنی خود را حفظ کنند: «قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ یغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَیحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذَلِک أَزْکی لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِمَا یصْنَعُونَ ٭ وَقُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ یغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَیحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلا یبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْیضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَی جُیوبِهِنَّ وَلا یبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ...»14

چنان که ملاحظه می کنیم در آیات فوق، وظایف و حقوق متقابل زن و مرد در معاشرت با یکدیگر مطرح است و در مسأله حجاب و حفظ عفاف، زن و مرد یکسانند. استاد مطهری از این آیات چند نکته برداشت می کند:

1. هر مسلمان - زن و مرد- باید از چشم چرانی و نظربازی دوری کند.

2. زنان باید حجاب داشته باشند و آرایش و زیور خود را بر دیگران آشکار نسازند و در صدد تحریک و جلب توجه مردان برنیایند.

3. مردان و زنان باید پاکدامن باشند و عورت خود را از دیگران بپوشند.

4. دو استثنا برای لزوم پوشش زن ذکر شده که یکی با جمله «...وَلا یبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلا مَا ظَهَرَ مِنْهَا...» بیان شده و نسبت به عموم مردان است و دیگری با جمله «...وَلا یبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلا لِبُعُولَتِهِنَّ...» ذکر شده و نداشتن پوشش را برای زن نسبت به عدة خاصی تجویز می کند.»15

اگر موضوع حجاب را به دور از برداشت های افراطی بنگریم نه تنها برداشت نابرابرنه میان حقوق زن و مرد از آن نمی شود بلکه در اصل برای حرمت گذاردن و اهمیت دادن به حقوق زن و شخصیت و جایگاه زن است. استاد مطهری یادآور می شود: «راه اسلام راه متعادلی است. اسلام در عین این که نهایت مراقبت را برای پاکی روابط جنسی به عمل آورده هیچ گونه مانعی برای بروز استعدادهای انسانی زن به وجود نیاورده است بلکه کاری کرده که اگر این برنامه دور از هر افراط و تفریطی اجرا شود هم روحیه ها سالم می ماند و هم روابط خانواده ها صمیمی تر می شود و هم محیط اجتماع برای فعالیت صحیح زن و مرد آماده تر می شود».16

نتیجه گیری:

از مجموع مباحث مطرح شده می توان چنین برداشت کرد که اندیشة شهید مطهری در ارتباط با مسأله زن برگرفته از آیات قرآنی است و استاد بزرگوار همواره در اندیشه های خود سعی کرده است که اصل اعتدال و منطق را رعایت کند. ایشان در تحلیل مربوط به زن، با پرهیز از هرگونه افراط و تفریط، نقطه نظرات بسیاری از افراد را به حیطه نقد می کشاند و سپس با اندیشه اسلامی خود و بهره گیری از قرآن مجید و روایات اهل بیت(ع)، نتیجه گیری درستی از بحث می کند.

پی نوشت ها:

1. مطهری، مرتضی، نظام حقوق زن در اسلام، ص 26.

2. همان، ص112.

3. همانجا.

4. نساء/1.

5. مطهری، پیشین، ص 115.

6. بقره/187.

7. تورات، سفرپیدایش، باب 3.

8. مطهری، پیشین، ص 116.

9. همان، ص190.

10. همان، ص211.

11. نساء/32.

12. مطهری، پیشین، ص225.

13. همانجا.

برچسب ها: جایگاه ، زن ، شهید ، مطهری
نام:
ایمیل:
* نظر: