مثلاً ،«الکترون » باید به دور «پروتون» با نظم معین و سرعت مشخص درحال گردش باشد ، و زمین به دور خورشید با کیفیت و کمیت ویژه ای بچرخد ؛ و این وظیفه را با نظم و سرعت معینی به انجام رساند ، و هیچ گاه از این وظیفه – که تا کنون 160 نوع مسئولیت (حرکت ) برای آن به اثبات رسیده است – سرپیچی نکند . خورشید که تا چند سال پیش ساکن تلقی می شد ،بدنبال ستاره ای بنام «وگا» به مقصد شناخته نشده ای در حرکت است . و به تعبیر قرآن :
والشمس تجری لمستقر لها ذلک تقدیر العزیز العلیم
خورشید بر مدار معین خود (همواره بی هیچ اختلاف) در گردش است ، این برهانی است بر قدرت خداوند دانا.
حرکت خورشید به قدری تند و سریع است که علم میزان آن را نمی داند . خورشید در هر ساعت چند میلیون فرسخ راه می پیماید ، و کرات این منظومه ، از جمله زمین ، در پی آن به مبدأ نامعلومی در حرکتند . چنانچه که هر یک از این نمونه ها ،و به طور کلی پدیده ای از عالم کائنات ،آنی از وظیفه خود سرباز زند ، و بار مسئولیت خویش را از دوش نهد ، همه نظام به هم می خورد و بسیاری ازموجودات نابود می شوند .
درعالم مجردات نیز ، وضع چنین است. یعنی ، هریک از ملائکه وظیفه ای ویژه به عهده دارد، و در حرکت عالم ماده یا عبادت خدا مسئولیتی بر دوش می کشد ،و اگر یک لحظه از وظائف خود سر باز زند ،نابود می شود، چنانکه حضرت «جبرائیل » در شب معراج از پی رسول اکرم (ص) می آمد تا به جایی رسیدکه از آن پیش تر نرفت . پیامبر (ص) از آن ، نیز،بالاتر رفت، و به «جبرائیل » فرمود، پا فرا بگذار . ولی، «جبرائیل » گفت : «دیگر جای من نیست که :
اگر اندکی نزدیک شوم خواهم سوخت .»
انسان مسئولیت اختیاری دارد
بنابراین، همه ذرات هستی دارای مسئولیت هستند ، و بدیهی است انسان ،که غایت عالم آفرینش است، مسئولیت سنگین تری بر دوش دارد .
تفاوت مسئولیت سایر موجودات – جماد ، نبات ،حیوان ، افلاک و غیره – با انسان در این است که مسئولیت آنها جبری و برحسب عالم تکوین است – حتی موجودات مجرد ، مانند : ملائکه ، نیز، به گونه ای مجبورند – ولی ، مسئولیت انسان با اختیار است.
انا هدیناه السبیل اما شاکراً و اما کفورا
ما راه (حق و باطل ) را به او ( انسان) نشان دادیم . حال می خواهد هدایت پذیرد ( و مسئولیت هایش را انجام می دهد ) یا کفران ( نعمت ) کند.
انسان دو نوع مسئولیت دارد
وظایف انسان چند گونه است :
1. مسئولیت عبودی ؛ این وظیفه بین خود و خدا است. و چنانچه در انجام آن کوتاهی بشود ، انسان از حوزه عبودیت خدا خارج می شود.
2. مسئولیت فردی که بر دو قسم است :
الف – وظیفه ای که انسان نسبت به جوارح خود دارد ، جسم ( بعد حیوانی) انسان به منزله مرکب است و برای عروج انسان به عالم ملکوت وسیله ای است لازم . از این رو ،انسان در برابر جسم خود مسئولیت هائی دارد و سستی در انجام آن باعث تولید اشکال در سیر معنوی می شود، و در این صورت خطا کار به شمار می رود ، پس ، باید مواظب جسم خود بود.
ب – وظیفه ای که انسان نسبت به بعد معنوی و روحی خود دارد.
این وظیفه بسیار سنگین است و چنانچه در انجام آن کوتاهی شود ، روح بیمار خواهد شد ، و تمام افعال انسان را تحت تأثیر قرار خواهد داد . اگر این بیماری، روح و معنویت را بمیراند ،انسان مصداق آیه شریفه می شود که فرمود:
ان شر الدواب عندالله الصم البکم الذین لا یعقلون
همانا پست ترین جانواران نزد خداوند کسانی هستند که ( بعد معنویشان نابود شده است ،و در برابر سخن حق ) کر و لال شده باشند و تعقل و تدبر نکنند .
پیدایش ظالمان و جنایتکاران بر اثر مردن روح معنوی انسان است.
3. مسئولیت اجتماعی : منشاء این وظیفه طبیعت اجتماعی انسان است ، و تکامل او وامدار این صفت است ، چنانکه بدون حضور در میان اجتماع ، پیمودن راه تکامل برایش میسر نیست. اسلام به مسئولیت مزبور چنین اشاره می فرماید :
« لارهبانیه فی الاسلام » رهبانیت و ترک دنیا در اسلام نیست
مسئولیتهای اجتماعی انسان به دو گروه تقسیم می شود :
الف – وظایفی که مربوط به خانواده است و به آن « تدبیر منزل » گویند.
ب – وظایفی که عمومی است و انسان ها نسبت به یکدیگر دارند و چنانچه در ادای این مسئولیت ، همچون دو مسئولیت دیگر – عبودی و فردی – کوتاهی شود، انسان گناهکار است ، و از وظیفه انسانی ، که برحسب آفرینش برعهده او است ، باز خواهد ماند .
مسئولیت خانواده
این مسئولیت از بقیه مسئولیت هایی که برشمردیم سنگین تر است ، و باید کاملاً بر ابعاد گوناگون این وظیفه آگاهی یافت، و در انجام آن بر پایه احکام الهی و سنت پیامبر اکرم (ص) و ائمه هدی (ع) ، کوشش و دقت فراوان شود.
در صدر اسلام آیه ای درباره عذاب دوزخیان نازل شد ، چند جوان از هراس گرفتاری به چنین عذابی سر به بیابان گذاردند و زندگی عادی خویش را رها کردند . یکی از آنها تصمیم گرفت که دیگر با همسر خود همبستر نشود ، و با زنان برخورد نکند ؛ آن دیگری با خود پیمان بست که از آن پس با مردم تماس نگیرد، و مسئولیت های اجتماعی را رها کند ؛ و سومی بر آن شد که هرگز غذای لذیذ نخورد .
همسران این سه نزد رسول خدا (ص) رسیدند و هریک شرح حال شوی خود را گفت.
رسول اکرم (ص) از شنیدن این ماجرا ناراحت شدند ، و سوی مسجد شتافتند ، خروج حضرت چنان با شتاب بود که عبایش به زمین می کشید و با همان حالت مردم را به مسجد فراخواندند تا این « وضع استثنائی » را باز گویند و چنین فرمودند: « من که پیغمبر شما هستم ، همسر اختیار کرده ام ، غذا می خورم و از جسمم مواظبت می کنم ، و در میان اجتماع بسر می برم و با مردم تماس دارم .»
سپس فرمودند : فمن رغب عن سنتی فلیس منی ( هر کس ازسنت (شیوه) من روی بگرداند ازمن نیست .)
قرآن نیز دراین باره می فرماید :
همسران بی شوهر و مردان بی همسر و غلامان و کنیزان درستکار خود را به ازدواج یکدیگر در آورید ،اگر تنگدست باشند ، خداوند به لطف خود ، آنان را بی نیاز می کند، و خداوند بسیار دهنده ( عطایا و بر همه چیز محیط) است ، و آگاه ( برحال بندگان).
از این آیه می آموزیم که احساس تنگدستی نباید به دوری از سنت پیامبر (ص) بینجامد و ازدواج و تشکیل خانواده ، خود موجب فراخ روزی می شود.
البته ، مسئولیت خانواده بسیار سنگین و حساس است ، و همسرداری و تربیت فرزند دارای آئین و احکام ویژه ای است ، و هر یک از ارکان خانواده وظایفی به عهده دارد. تنها با انجام این وظایف متقابل است که کانون خانواده هماره گرم و سالم خواهد ماند .
ای کسانی که به خدا ایمان آورده اید ، برخود و خانواده خویش از آتش (دوزخی) که آتش افروزش مردم و سنگند بترسید، ( و با اطاعت از احکام الهی ) خود را از آن دور نگهدارید.
زیرا :
همانا ورشکسته ترین افراد کسانی هستند که خود و خانواده خود را (دراثرسوء تربیت یا کوتاهی در تعلیم و تربیت ) در روز قیامت به زیان انداختند ، هان ! این همان خسران و زیان آشکار است ./224224
انتهای متن/ خانواده در اسلام آیه الله مظاهری /ریحانه 12