سه‌شنبه ۲۸ فروردين ۱۴۰۳
berooz
۱۷:۲۵:۰۲
آخرین اخبار
یادداشت و گفتگو
بدون اجازه آمریکا یک تیر هم شلیک نمی‌کنیم
اعترافات تکان‌دهنده یک فرمانده ارتش آزاد؛
boletبدون اجازه آمریکا یک تیر هم شلیک نمی‌کنیم
کادرسازی منافقین با نقاب شبکه «جم»
تلاش برای بازسازی سازمان نفاق؛
boletکادرسازی منافقین با نقاب شبکه «جم»
کد خبر: ۹۵۳۵۸
تاریخ انتشار: ۱۵ آبان ۱۳۹۵ - ۱۳:۰۶
بررسی یک واقعه تاریخی؛
دستیابی به رفاه و معیشت عزت مندانه مستلزم هماهنگی بخش های مختلف یک نظام سیاسی است؛ دقیقاً مشابه یک سمفونی که با اختلال دربخشی از آن کل نظام وساختار آن موسیقی درهم می ریزد.

غفلت و بی توجهی یا بخشی نگری و ویژه انگاری در هر یک از بخش های یک نظام سیاسی می تواند به بروز اختلال در آهنگ پیشرفت آن نظام منجر گردد. یک بررسی تاریخی اجمالی نشان می دهد که روند رو به تزاید پیشرفت در برخی کشورهای توسعه یافته و قدرتمند  در نظام بین الملل  در سایه توجه به توسعه همه جانبه و نگاه کلی نگر و ساختار محور نظام سیاسی است.

هر کشوری لاجرم برای دستیابی به شاخصه های مهم رفاه و پیشرفت باید نگاه این چنینی را در دستور کار خود قرار دهد. بنابراین سخن گفتن از توسعه ی بخشی نگر و غفلت یاکم توجهی به بخش های اصلی و حیاتی کشور نه تنها کمکی به فرایند توسعه نخواهد کرد که محملی خواهد بود برای بروز و وارد آمدن خطرات جبران ناپذیر به منافع ملی.

مطالبی که حاکی از بی توجهی به بخش دفاعی و امنیتی کشور و یا ممانعت این بخش از رسیدن به توسعه پایدار است گویای غفلت یا تغافل از الزامات توسعه همه جانبه و بایسته های پیمودن این مسیر است. اندکی تامل در تاریخ کهن ایران، این مطلب مهم را نشان می دهد که در هر مقطعی از تاریخ این سرزمین کهن، قدرت دفاعی و بازدارندگی کشور در تراز مطلوبی قرار داسته است، ثبات سیاسی، رفاه اقتصادی و پیشرفت های فنی متناسب با مقثضیات جهان پیرامون محقق گردیده است و بر عکس در شرایط ضعف بنیه دفاعی و امنیتی، کشور دستخوش چپاول غارتگران و  استعمارگران و حقوق مردم پایمال تاخت و تاز و  تهاجم بیگانگان گردیده است.

در این مقال اشاره به بخشی از این تاریخ پراندوه می تواند روشنگر این مدعا باشد. در نوشته های دوران پس از جنگ دوم ایران و روس و انعقاد معاهده ی ترکمان چای(که در پنجم 1242/دهم فوریه 1828به امضا رسید) شاهدی بر مدعای خویش، همسان با آنچه عباس میرزا خطاب به فرستاده ناپلئون، اَمِده ژوبِر گفت، نمی توان یافت.

 

بیگانه! تو این ارتش، این دربار و تمام دستگاه قدرت را می بینی. مبادا گمان کنی که من مرد خوشبختی باشم... بسان موج های خروشان دریا که در برابر صخره های بی حرکت ساحل را در هم می شکند، دلاوری های من دربرابر سپاه روس شکست خورده است.

مردم کارهای مرا می ستایند، اما تنها خود من از ضعف های خود خبر دارم... آوازه پیروزی های ارتش فرانسه به گوش من رسیده است و نیز دانسته ام که دلاوری روس ها در برابر آنان جز یک پایداری بیهوده نمی تواند باشد .

با این همه، مشتی سرباز اروپایی همه دسته های سپاه مرا با ناکامی رو به رو کرده و با پیشرفت های دیگر خودمان را تهدید می کند. سرچشمه ارس،که پیشتر همه آن در ایالت های ایران جریان داشت، اینک درخاک بیگانه قرار دارد و بر دریایی می ریزد که پر از ناوهای دشمنان ماست.

 

فقره فوق به رغم طولانی بودن از آن روی آورده شد که بیانگر صحنه ای ذلت بار از تاریخ این سرزمین است که محمدعلی فروغی در عبارتی کوتاه و پر تأمّل آن را «وهن بزرگ» نامید، و ارتش ایران به خاطر برخوردار نبودن از تجهیزات دفاعی و ساز و برگ جنگی متناسب با اقتضائات روز دنیا از ارتش روس متحمل شکستی خفت بار شد. در طول این تاریخ محنت بار مصلحین اجتماعی ای که توانستند در قامت رجل سیاسی درآمده و محملی برای عملی کردن دیدگاه های خود بیابند عمده ی همّ و تلاش خود را معطوف به سه امر اصلاح قشون، نظام مالی و نظام اداری نمودند. تاریخ گواه آن است که در دروان قاجار، هم نائب السلطنه، عباس میرزا، و هم دو صدراعظم با کفایت دستگاه قاجار یعنی مرحوم میرزا ابوالقاسم قائم مقام فراهانی و مرحوم میرزا تقی خان امیرکبیر در این راستا توجه خود را معطوف نمودند.

در آن دوران که فضای سیاسی کشور آمیخته با بحران جنگ و آشوب و بی نظمی است، قائم مقام فراهانی چاره را جز در به کارگیری «برهان قاطع سیف و سنان» نمی داند. او در نامه ای به یکی از وقایع نگاران عصر خود به برخی از ظرافت های بینش سیاسی خویش اشاره نموده است. او به میرزا صادق وقایع نگاری می نویسد:

ما اهل جنگ نیستیم و امید هست که به وضع خوب، بی جنگ و آشوب، مقاصد این دولت در آن دولت ساخته شود. دولت ما علاقه ای ندارد که بار دیگر تیغ جدال بین مسلمین آخته گردد... اما اینطور نیست که علاقه ای به جنگ نداشته باشیم، بلکه ما از این رو صلح می خواهیم که دشمن به تایید شاه مردان، ضربی خورده و حسابی برده است. صلح طلبی ما از جنگاوری است برای تامین مصالح ملی، پشتوانه صلح طلبی ما نیز سپاه مستعدی است که باید برود و قلاع مستقر شود.

 

به گفته سیدجوادطباطبایی عباس میرزا نایب السلطنه و میرزا ابوالقاسم قائم مقام اگر چه مرد اصلاحات و اهل تدبیر حکومت بودند، اما هر یک در مقام خود، نه تنها مردانی جنگ آور بودند، بلکه در مدیریت بحران نیز ید بیضاء می کردند و چنان که ازنامه های قائم مقام می توان دریافت ، سلاح «قانون های خوب»را با صلاح «جنگ افزارهای خوب» جمع کرده بودند.

جمع میان میان آن سلاح و این صلاح، فهم این نکته مهم است که جنگ چیزی بجز ادامه سیاست با ابزارهای متفاوت نیست و سیاست خارجی هر دولتی در نهایت، ادامه سیاست داخلی آن است. قائم مقام و عباس میرزا به عنوان دو چهره مصلح سیاسی اجتماعی به این نکته التفات داشتند که پول عصب جنگ است و جنگ و حتی صلح با روسیه بدون تدارک اسباب پیش نخواهد رفت. اما صد افسوس که نیابت سلطنت عباس میرزا، قائم مقامی میرزا ابوالقاسم و صدرات عظمای میرزا تقی خان فراهانی دولت مستعجل بود.

در نهایت اجمالاآنچه از بررسی کوتاه برشی مختصر از تاریخ معاصراین سرزمین کهن حاصل می آید آن است که تضعیف بنیه دفاعی و غفلت از بایسته های امنیتی به بهانه ی حل مشکلات معیشتی می تواند دوباره صفحات ناگوار و دردناکی در تاریخ این مرز و بوم رقم بزند که قضاوت آیندگان را در مورد ما به قضاوت ما درباره پیشینیانمان پیوند زند.

به امید آنکه روزی به این درک صحیح رسیده باشیم که حل مشکلات و معضلات اجتماعی، اقتصادی و معیشتی این مرز و بوم درگرو قطع ایادی اصلی ترین دشمنانمان یعنی فساد، زیاده خواهی، ویژه خواری و باندبازی است و افکارعمومی را با دادن نشانی غلط، سرگردان نکنیم.

 

نام:
ایمیل:
* نظر: