محمد صادق دهنادی شاعر، روزنامه نگار و نویسنده ایرانی :
آن قدری که اعتراض داریم ، بلد نیستیم که جریان تشویق بیافرینیم و یک چندم آن که نقد می کنیم ، بلد نیستیم که پیشنهاد سازنده بدهیم.
به گزارش سازمان بسیج هنرمندان فارس به نقل از سیمرغ ، حمد صادق دهنادی شاعر، روزنامه نگار و نویسنده ایرانی مطلبی با عنوان "نامه ای سرگشاده به هنرمندان بسیجی / برای تشویق خوبی ها چه می کنیم؟" را منتشر کرده است که در ادامه می خوانید.
چند روز است . دوستان صاحب دل و صاحب نفس ، اشاراتی دارند که از برخی اتفاقات خوش و ناخوش روزگار هنر ، همین طور ساده نگذریم.
از
شکستن قفل سکوت حاتمی کیا - که برخی می گویند چه دیر شکسته؟ - از حجاب خوب
خانم مریلا زارعی که سربلندمان کرده، از بی سلیقگی دوستان صراطی مان که
رفته اند و در اوج آسمانی شیار 143 مان چسبیده اند به رنگ مانتو خانم آبیار
!!!! و خیلی چیزهای دیگر !
دوستان ، معتقدند که همین طور که گاهی
برای بدحجابی و کم توجهی جماعت هنرمند به برخی ساحت ها ، تاسف می خوریم
باید برای کار خوب هم ارزش قائل بشویم و زنده باد و دست مریزاد بگوییم.
من
هم با ایشان موافقم . اما شاید یک مقدار متفاوت تر این جنبه را تحلیل می
کنم و باز می خواهم در این مجال و این چند جمله فتح بابی باز کنم که هم
بسیجی های هنرمند درباره اش نظر بدهند و یک بحث خوب در بگیرد.شاید از
انتهای این بحث، یک چیزی فراتر از یک بحث ، فراتر از یک جشنواره و بالاخره
یک گفتمان دربیاید.
نمی دانم ، شما هم مثل من مناظره ی جمعه ی شبکه
یک را که در آن درباره ی سینما بحث شد و نمایندگان سینمای روشنفکری کشور ،
قبل از آغاز از آن قهر کردند را دیدید یا نه؟
در این مناظره ، از
حرف های عمدتا درست آقای دکتر کوشکی ، جماعت حاضر این نتیجه را گرفتند که
مثلا شما فقط یک سینمای دفاع مقدسی را خوب می دانید و لا غیر! شاید آقای
کوشکی هم در این برداشت مقصر بود . زیرا مثال هایش به اندازه کافی متنوع
نبود.
پس از این مناظره و با توجه به همین رویدادهای هفته های گذشته
، به فکر فرو رفتم که کمی از لاک انتقاد بیرون بیایم و واقعا به این فکر
کنم که اگر قرار باشد من هم روزی مدیر فرهنگی کلان این مملکت باشم ، چگونه
می خواهم نظرات مختلف را مدیریت و قانع کنم؟
صادقانه بگویم، به نظرم
در نقد درون گفتمانی باید به این واقعیت توجه کنیم که سال هاست در حوزه ی
تفکرات ایجابی دچار مشکلات عدیده ای هستیم.
آن قدری که اعتراض داریم ، بلد نیستیم که جریان تشویق بیافرینیم و یک چندم آن که نقد می کنیم ، بلد نیستیم که پیشنهاد سازنده بدهیم.
بنابر
این اگر بخشی از جامعه ، امثال من را گروهی غرغرو که فقط در پی اشکال
گرفتن و بیانیه اعتراضی صادر کردن است ، حساب کند ، بیراه برخورد نکرده
است.
فی المثل در همین سال ها چقدر درباره ی مزمت خیانت در سینما ،
سخن گفته ایم ، اما حالا که یک نفر مانند بنیامین بهادری بعد از مرگ همسرش
،برای یار درگذشته اش تصنیف عاشقانه می سازد . به اندازه ی یک جمله هم
برای او همراهی نامه نمی نویسیم.
این قدر درباره ی قداست خانه
اسلامی و ایرانی سخت گفتیم ، درباره ی زوج های هنرمندی که یک عمر باهم سالم
زندگی کردند ، چند جشن نامه نوشتیم و گرفتیم؟
در همین حوالی ما چند
جشنواره برای معرفی خوش پوشش ترین شخصیت هنری سال ( بر اساس معیارهای
اسلامی) ، منزه ترین متن ها از حرف های رکیک و غیر اخلاقی ، با اخلاق ترین
پرسوناژهای فیلم و سریال وجود دارد؟
در جشنواره های موسیقی مان ،
چند امتیاز به موسیقی عاشقانه ای که به استحکام رابطه زوجین و ایجاد احترام
بین خانواده به ویژه والدین و فرزندان منجر می شود ، قائلیم؟
درباره
ی ترویج معاملات سالم و نقد ربای پنهان و آشکار که بخش هایی از بازار و
سیستم بانکی مان را فاسد کرده ، کدام یک از ما طرح هنری ارائه کردیم؟
سال
هاست رهبر معظم انقلاب ، درباره ی اهمیت امید در جامعه سخن گفته اند و
تزریق ناامیدی را بزرگترین خیانت به کشور و نظام بر شمرده اند.کارنامه ما
در توسعه ی هنر امید چیست؟
نه جشنواره موسیقی ازدواج داریم. نه
جایزه ی نماز در داستان، تلویزیون و سینما، نه همایش بررسی جلوه های اخلاق
دینی در فیلم ها، نه رسانه ای داریم برای معرفی آثار خوب و نه خیلی چیزهای
دیگری که از رصد و شناخت و فهم مطالب و موازین اصلی و تفکیک آن از مطالب و
موازین فرعی ناشی شده باشد.
آن وقت هم که انتقاد می کنیم ،
انتقادهایمان هم خیلی برای توده جامعه جذاب نیست. نه طنزی علیه گرانفروشی و
احتکار نوشتیم و نه در مقابل رشا و ارتشا و فساد اداری و خیلی چیزهایی که
رهبر معظم انقلاب و آحاد ملت را رنجانده چیزی تولید می کنیم و عموما در
مقوله هایی اظهار هنری داریم که معمولا مخاطبش خودمانیم .یک نو روشتفکری
خاص از جنس خودمان.
ساده و راحت بگویم . در چنان قالبی مغلوب شدیم و
خودمان هم باور کردیم که واقعا در راه اسلام و نظرات ولایت حرکت می کنیم
که نگو و نپرس!!!
آری ، امروز هنر بسیجی و هنرمند بسیجی نیازمند تنفسی تازه در فضایی بزرگ و کلان برای تبیین جامعه ی نمونه اسلامی است.
جامعه ای که غیر از مسائل کلان سیاسی چیزهای دیگری هم برای اندیشیدن و ایده دادن دارد.
حالا نوبت شماست که درباره هنر خوبی ها و امید بیشتر بگویید و آنرا مطالبه کنید