يکشنبه ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۳
berooz
۰۲:۲۴:۵۸
کد خبر: ۲۵۸۳۴
تاریخ انتشار: ۱۴ اسفند ۱۳۹۲ - ۰۵:۰۸
به قلم دکتر جهاندار مهرافشا :
در محاسبات موسیقی و ترکیبات ابعاد صغار مهمترین ترکیبی که مد نظر یک موسیقی دان واقع می شود . بعد ذی الاربع و تالیف ان از ابعاد صغار است و طرز قرار گرفتن این ابعاد صغار در تتالی هم یا تجزیه ی بعد صغیری به ابعاد صغار دیگر و با جانشینی یک بعد صغیر با تعداد معینی برای تشکیل یک ذی الربع اصناف و اقسامی از بعد ذی الاربع می سازند ..

به گزارش سازمان بسیج هنرمندان فارس دکتر جهاندار مهرافشا ، هنرمند و قهرمان ورزشی عضو انجمن آواها و نواهای این سازمان مقاله ای با عنوان "موسیقی مراغی و تالیفهای ملایم ادوار در آن " را در اختیار خبرنگار این سازمان قرار داده است که در ادامه می خوانید.

عبدالقادر مراغی می فرماید ارباب صناعت موسیقی خاصه آن گروهی که به صناعت عملی موسیقی می پردازند برای اینکه تنافری در تلحین خود اجرا نکنند همواره ابعاد کبار را به ابعاد صغار بدل می کنند و بعد از این تبدیل از این ابعاد صغار ترکیباتی می سازند و سپس ان ترکیبات را به اجرا در  می اورند به همین دلیل این ابعاد نزد ارباب موسیقی عملی بسیار اهمیت دارد و انها در تقسیماتی که می کنند ابعاد صغار را در طنینی و مجنب و بقیه محصور می گردانند و بر حسب اندازه ای که برای هر کدام از این ابعاد صغار می اورند می گویند طنینی با نسبت 8/9  و مجنب با نسبت 9/10 و ما بقی با نسبت 243/256 است و با ارائه این نسبتها بعد طنینی یعنی 8/9 اعظم ابعاد و بعد بقیه اصغر ابعاد است ..

البته مخفی نمی ماند که در مطاوی سخنان مراغی بین طنینی و مجنب و بقیه رابطه دیگر است که در ظمن انکه رابطه ای ممیز هر یک از دیگری است در عین حال مبین تعریفی از هر یک از انها نیز و ان این است که استاد مراغی به روی یک و ترکه از " انف" شروع میشود و تا " مشط" می اید از الف تا یح حروفی می گذارد که بر این وتر به اندازه بعد بقیه ای از دیگری فاصله دارد و او به این ترتیب فاصله  " ج " تا " د " را یک بقیه و فاصله " ب " تا " د " را یک مجنب و فاصله " ب " تا " ه " را یک طنینی معرفی می کند و با این معرفی علوم میشود که دو حرفی در پی اینده ان دو یک بقیه را معرفی می کنند و اگر یک مجنب بخواهیم باید دو حرفی را در نظر بگیریم که بین انها یک حرف فاصله باشد و چنانکه طنینی را بخواهیم باید برای فاصله میان ان دو حرف را در نظر بگیریم یعنی میان ان دو نغمه دو حرف فاصله باشد و این حرف که نماینده نغمات هستند از " الف تا یح " اند و نیز از ثقل به حدث می روند ..

ب ج د ه و ز ح ط ی یا یب یج ید یو یز یح

این تقسیم بندی که مورد نظر مراغی است یک فایده مهم دارد و ان برقراری رابطه میان خود ابعاد صغار است . چون برای مثال طنینی یعنی " ط" معادل یک مجنب به اضافه یک بقیه می شود .. ط – ج + ب ...

چون از ابعاد صغار عبور کنیم به ابعاد اواسط می رسیم که نخستین انها ذی الاربع است و اندر نزد ارباب موسیقی معادل 3 / 4 است و بر حسب نمایش حروفی :

" ذی الاربع = ط + ط + ب "  و یا    9/8256/243× × 9/8 × 4/3

و بعد دیگر اواسط ذی الخمس است و ان نزد موسیقی دانها معادل 2/3 است و بر حسب نمایش حروف معادل :

ذی الخمس = ط + ط+ب + ط "     ویا    9/8 × 256/243×9/8 =3/2

لازم است بدانید که علامت + که در معادلات ریاضی برای جمع دو عنصر به کار می رود در موسیقی برای ضریب به کار می رود یعنی عمل ضرب را انجام می دهد ..

چون از ابعاد صغار فراغ حاصل اید موسیقی دانها به ابعاد اعلی یا ابعاد کبیره می رسند که ذی الکل و ذی الکل مرتین است و اولی یعنی ذی الکل معادل 1/2 و بر حسب تجزیه ان :

ذی الکل = ذی الاربع + ذی الاربع + طنین  یا   9/8 × 4/3 = 2/1

از انجا که هر ذی الخمس برابر یک ذی الاربع با اضافه یک طنین است و بر حسب عدد ان به صورت 2/3 می اید و به این ترتیب 9/8 + 4/3  → 3/2

نتیجه ان میشود که ذی الکل بر حسب عدد چنین میشود :

 х9/8х 4/3 ×4/3 → 3/2 × 4/3  →2/1

و ذی الکل مرتین که اضافت دو ذی الکل است با این محاسبات میشود :

ذر الکل مرتین = دو ذی الکل _ دو ذی الکل الاربع + دو ذی الخمس →4/3  به توان 2 х3/2 به توان 2 = 4/1

حال پس از اشنایی به ابعاد مهم موسیقیای می گوییم در محاسبات موسیقی و ترکیبات ابعاد صغار مهمترین ترکیبی که مد نظر یک موسیقی دان واقع می شود . بعد ذی الاربع و تالیف ان از ابعاد صغار است و طرز قرار گرفتن این ابعاد صغار در تتالی هم یا تجزیه ی بعد صغیری به ابعاد صغار دیگر و با جانشینی یک  بعد صغیر با تعداد معینی برای تشکیل یک ذی الربع اصناف و اقسامی از بعد ذی الاربع می سازند ..

صفی الدین ارموی ( صاحب شرفیه ) بنا به فرموده استاد مراغی صدو یازده صنف از ذی الاربع به وسیله تغییر جایگاه و تجزیه بعد صغیر به ابعاد صغار می سازد که پاره ای از این ذی الاربعها ناملایم و جنبه ریاضی این ترکیبات بیش از جنبه موسیقیایی است و این فن فقط از نظر استقصاء برای طلاب عزیز مفید است .

استاد مراغی از این صدو یازده صنف هفت صنف بر می گیرد و انها رامفید برای تالیفات خود می داند و چون سخن در کارهای استاد مراغی است لذا در تالیف ذی الکلهای خود بر این هفت صنف بسنده می کنم ..و قول ایشان را از این هفت صنف ارائه میدهم . اما حقیر ( مهرافشا ) پیش از این بیان این تالیفات و ترکیبات عرض می کنم که ارباب موسیقی هر صنف از این اصناف هفت گانه را " جنس" یا " بحر " می خوانند و به این ترتیب تعریف هر جنس یا بحر چنین میشود ..

" بحر ذی الاربعی است مولف از بعدهای صغیری که چون نواخته شونددر طبع ملایم می ایند و طبق این تعریف  از ویژگی های بحر با جنس ملایمت و خوش امد از بحر است . به وقت عرضه ان از طریق ارباب موسیقی و مطبوع امدن به وقت اصغاء و شنیدن ان ...

استاد مراغی در اینجا می فرماید چون مسئله در بحور ملایم است لازم می اید به تقسیمی که به نزد موسیقی دانها مهم است و بر طبق ان هر جنس و یا ذی الاربع نزد انها تقسیم می پذیرد  اشاره کنیم ..

ایشان از تقسمی در جامع الالحان صحبت می فرمایندکه جنس لین و جنس قوی را مشخص می کند و در اینجا سزاوار است ببینیم جنس لین چیست و جنس قوی کدام است . جنس لین طبق تعریف ان است که بعد اعظم جنس ذی الاربع از مجموع دو بعد دیگر مندرج در ان جنس بزرگتر باشد . مثلا اگر ذی الاربعی داشته باشیم به ابعاد 4/5 و 30/ 31 و 31/ 32 در اینجا می بینیم که 4/5 اعظم از حاصل اضافت 30/31 و 31/ 32 است چه 4/5 معادل است با 25/1 ولی حاصل اضافت 30/31 و 31/32 معادل است با :

1/066666667  = 31/30×32/31

لذا 1/0666666 < 1/25 موسیقی دانان نسبتهای 5/4 و 6/5 و 7/6که اولی را کل و ربع 1/4و1 ..... و دومی را کل و خمس 1/5 و 1 و سومی را کل و سدس1/6 و 1 می نامند به اسامی :

" راسم" و " لونی " و " ناظم " می اورند و علامه قطب الدین شیرازی در رساله کتاب دره التاج علت شمیه این ابعاد را به این اسامی اورده است .

استاد مراغی می فرمایند چون در ذی الربع در هر بعد اعظمی جایش با دو بعد دیگر تغییر کند ذی الاربعهایی به وجود می اورند متصف به اوصاف منتظم و غیر منتظم و منتظم متصف به متتالی و غیر متتالی از انجا که در علم ریاضی ثابت شده است که در هر جمله واحد "n" عنصرn جملهn عنصری به وجود می اید در اینجا سه عنصر برای تشکیل یک ذی الاربع داریم چونaوbوyکه عنصر aنمایش دهنده اعظم البحدین و ذ ... نمایش دهنده اعظم اصغرین ابعاد و .. نمایش دهنده اصغر اصغرین ابعاد باشند در این صورت ما واجد شش جمله سه بعدی هستیم چون جملات زیر

a>b>y,,,,a>y>b.....b>a>y......b>y>a.....y>a>b.......a>b>y

 

در این شش ترکیب چون مسئله ثقلیت و احدیت مطرح است این سه بعد بر حسب قرار گرفتن در محلهای اثقل و اواسط واحد به نامهای منتظم متتالی وقتی که اعظم الابعاد در محل اثقل و بعد از ان اعظم اصغرین و سپس اصغر اصغرین می اید .. و بدین ذی الاربع از اثقل یا بعد اعظم شروع می شود و تا بعد احد می رود و در این رفتن بعد اعظم که در محل اثقل و اصغر اصغرین در موضع احد قرار دارد این ترکیب منتظم متتالی است  ومنتظم غیر متتالی وقتی است که بعد اعظم فی المثل در اثقل و بعد از ان اصغر اصغرین در وسط و بعد اعظم اصغرین در موضع احد اید و غیر منتظم به وقتی است که اعظم ابعاد بین دو بعد دیگر واقع شود و با این تعریف مراغی می گوید برای نشان دادن منتظم و غیر منتظم و متتالی و غیر متتالی از طریق نسبت و ابعاد بعد 5/4 حاصل را به دو بخش می کنیم و دو بعد 31/30 و 32/31 به دست می اید و از انجا سه بعد کنار هم به جهت ایجاد یک ذی الاربع با رعایت مواضع اثقل و ابعد ..

توجه کنید به این ماتریس :

|3  4 |    15 → {15/15 }

|4  5 |

قرارگیری 32/31<31/30 <5/4 نمایش دهنده یک ذی الاربع منتظم متتالی است و این بعد که از اثقل احد است از 5/4 شروع می شود و ذی الاربع با بعد 32/31 که موضع احد این ذی الاربع است خاتم می یابد و ذی الاربع به صورت 31/31 <32/31<5/4 نمایش دهنده یک ذی الاربع منتظم غیر متتالی با اثقلیت موضع برای 5/4 و ذی الاربع به صورت 32/31 <5/4 >31/30 ذی الاربع غیر منتظم است ..

استاد مراغی با طرح این اصناف منتظم و غیر منتظم و متتالی و غیر متتالی در هر صنف سه بعد را به سه کسر تبدیل می کند و در بین انها را بطه....c/d.. و...e/c..وa/b برقرار می کند .

به این ابعاد به وجهی متقارن و به هم وابسطه می گردند چه انها اجنبی از هم نیستند و متعلق به یک ذی الاربع هستند . این تبدیل که یکی از دقیقترین و زیباترین مسائل حساب استدلالی است در اینجا چنین میشود که در جمله 32/31< 31/30 < 5/4 برای مثال میان مخرج 5/4 یعنی 4 و صورت 31/30 باشد یعنی کوچکترین مضرب مشترک (ک.م.م) بین انها که عدد 124 است که از ضرب 4 در 31 امده پس این عدد 124 را به جای عدد 4 مخرج 5/4قرار می دهیم ...

کسر 5/4 تبدیل به کسر 155/124 میشود زیرا :

انگاه در کسر 31/30 تبدیل چنین است /124 =31/30 = 120

لذا کسر 31/30 به صورت 124/120 در می اید و برای به دست اوردن کسر مبدل 32/31 چنین عمل می کنیم

/120 =32/31 =116و25

و کسر 32/31 با این تبدیل  116و 120/25 به النتیجه بعد ذیالاربع از صورت 31/32<31/30<5/4 به صورت:

116 و 120/25 <124/120 <155/124 در می اید که انها در عین انکه کسور گذاشته اند پیوندی چون مخرج یکی صورت دیگری شدن بر قرار است و اعداد  116 و 25 و 120 و 124 و 155 را به دست می دهند و برای انکه کسری در این اعداد نباشد انها را در چهار ضرب می کنیم حاصل اعداد زیر میشود :

465=4х 116/25 و 480 = 4 × 120 و 496= 124х4  و 620 = 4× 155

حال که با این نحوه محاسبه اشنا شدید بدانید که می توانیم از طریق تقسیمات فوق صور منتظم و متتالی و غیر منتظم و غیر متتالی را بر همین بعد صغیره 514 و تقسیمات باقی مانده ان از 4/3 پیدا کنیم ..

امیدوارم مورد قبول درگاه حق و خوانندگان عزیز به خصوص عزیزان اهل موسیقی قرار گرفته باشد . والسلام

نام:
ایمیل:
* نظر: