کد خبر: ۲۸۳۵۱
تاریخ انتشار: ۳۱ فروردين ۱۳۹۳ - ۰۰:۵۳
گفتاری از دكتر بانكی‌پور
|گفتاری از دكتر امیرحسین بانكی‌پور فرد، استادیار و رئیس دانشكده‌ی اهل بیت دانشگاه اصفهان درباره‌ی محتوای پیام رهبر معظم انقلاب به كنگره‌ی هفت هزار زن شهید كشور|

* ستم‌های تاریخی علیه زن
برداشت‌ها و تفكرات غلط بشری نسبت به جنس زن و نادیده‌گرفتن طبیعت او در ابعاد جسمی و روحی‌ باعث شد به ظرایف و لطایف روحی و جسمی زنان توجه نشود، به‌نحوی كه جایگاه زن آن‌گونه كه باید قدر دانسته نشد. متأسفانه نگاه به زن بیشتر یك نگاه استثماری و به‌عنوان ابزاری برای اشباع غرایز بوده است كه این مسأله ریشه‌ی تاریخی بسیاری از ظلم‌‌ها نسبت به زنان است و بسیاری از بی‌عدالتی‌ها در ارتباطات خانوادگی را باعث شده است. در معارضه‌ی بین ضعیف و قوی جنس زن نسبت به مرد ضعیف‌تر بوده كه این مسأله باعث برخوردهای وحشیانه‌ای در طول تاریخ نسبت به او شده است.

رهبر معظم انقلاب در پیام خود از عبارت «زن نه شرقی نه غربی» استفاده كردند كه این بحث هم مربوط به ستم‌های تاریخی شرق و غرب علیه زن می‌شود. متأسفانه در شرق نمونه‌هایی از تبعیض نسبت به زن به چشم می‌خورد. بعضی از زنان شرقی از تحصیل عقب می‌ماندند و در بسیاری از موارد به ازدواج‌های اجباری واداشته می‌شدند، خواست آنها مورد توجه قرار نمی‌گرفت و برخی از زنان در تعدد زوجات رها می‌شدند. در نگاه شرقی زن‌ها در حاشیه قرار می‌گرفتند و به تأثیر و حضور اجتماعی‌ آنها كمتر توجه می‌شد كه تمام اینها ناشی از عادات جاهلی آن جوامع در برخورد با زنان بوده است.

گناه كبیره‌ی تمدن غرب در مورد خانواده «تحقیر كردن ازدواج» در جوامع بوده است. اقدامی كه تعادل عاطفی جامعه را مختل كرد و زندگی رقت‌باری را بر زنان تحمیل نمود و باعث شد زن به حد اعلای رشد عاطفی خود نرسد. اتفاقی كه به رواج بی‌عاطفگی در جامعه‌ی زنان انجامید.

این عقب‌ماندگی فكری و فرهنگی به صورت تحمیلی در تاریخ نسبت به زن وجود داشته كه نمونه‌های بسیاری از آن در غرب هم دیده می‌شود. در غرب وقتی كه با ادبیات غربی به زن می‌نگریم، مرد نقش ذی‌نفع را دارد و زن طرف مورد انتفاع است كه بزرگترین حق‌كشی در رابطه با زن همین حالت است. این نگرش ظالمانه را هم در عرصه‌ی هنر و هم در عرصه‌ی ادبیات در غرب مشاهده می‌كنیم.
 
* آزادی زنان برای التذاذ مردان
بعضی‌ از كشورها در تمام تاریخ خود یك برخورد افراطی و تفریطی نسبت به زن داشته‌اند؛ به‌عنوان نمونه بسیاری از كشورهایی كه امروز داعیه‌دار دفاع از حقوق زنان هستند تا چندین سال پیش حق رأی و مالكیت را برای زن قائل نبودند اما بعد از مدتی به صورت شتاب‌زده و غلط درصدد جبران حقوق تضییع‌شده‌ی زنان برآمدند. پیش‌تر به انسانیت زن در جامعه توجه نمی‌شد و اكنون نیز زنانگی زن زیرپا گذاشته می‌شود تا او حضوری مردانه در جامعه داشته باشد. این برخورد ذلیلانه‌ی غرب و شرق در گذشته و حال نسبت به زن با تمام ادعاهایی كه آنها نسبت به حقوق زنان داشته‌اند در تضاد است و آنها باید پاسخگوی این ظلم‌ها باشند.

ستم تاریخی غربی و شرقی نسبت به زن علی‌رغم همه‌ی تبلیغات موجود تداوم یافته است. در این میان بزرگترین ستم غرب در دوره‌ی جدید نسبت به زن نگاه لذت‌جویانه به او بود. آن ستم تاریخی كه حضرت آقا اشاره می‌كنند همین نگاه ابزاری به زن برای التذاذ مردان است. این ظلم و تحقیر متأسفانه تمامش به نام آزادی بر زن تحمیل شده است. این آزادی زن برای رشد زنانگی او نبود بلكه برای انتفاع و التذاذ مردان بود. در غرب همیشه باید زن برای مرد چشم‌نواز باشد، حتی در عرصه‌ها و جلسات رسمی سیاسی و اجتماعی. این وسیله‌ی التذاذ و شهوت‌رانی كه ما در همه‌ی جنبه‌های غرب می‌بینیم یك اهانت و خیانت بزرگ به زنان است. در واقع جلوه‌گری و تبرج زن در مقابل مردان او را در حد یك وسیله‌ی التذاذ تنزل داد و این مسأله با تحمیل فرهنگ برهنگی در غرب به بقیه‌ی جوامع هم سرایت كرد.

این خیانت به زن كه ناشی از سیاست‌های غرب بود موجبات ابتلاء به هم‌جنس‌گرایی و سوء استفاده‌های مختلف جنسی از زنان را تا مرز بردگی جنسی فراهم كرد كه اكنون یكی از وحشتناك‌ترین وقایع جهان امروز است. ارتباط راحت زن و مرد بزرگترین ضربه‌ای بود كه غرب به زن زد و این را در كل جهان جاری و ساری كرد و این نوع نگاه به زن عامل تنزل خانواده و بی‌حرمتی به زن شد.
 
* گناه كبیره تمدن غرب
سوء استفاده‌های اقتصادی گسترده‌ی غرب از زن بخش دیگری از ستم مدرن آنها نسبت به او است. زن به‌نوعی قربانی تمدن صنعتی غرب محسوب می‌شود. نیاز به كارگر ارزان باعث شد غربی‌ها حق مالكیت را برای زن قائل شوند. ارزش زن به آرایش، مد و تفاخرات زنانه‌اش شد و اینها همگی جذب منافع مادی را برای شركت‌های غربی به‌دنبال داشت.

ضربه‌‌ی دیگری كه این ستم مدرن نسبت به زن وارد كرد ضربه به خانواده است. زن دیگر آن امنیت اخلاقی و جنسی گذشته را ندارد. چنانچه به اعتراف آمارهای مستند خود این كشورها شكایت زنان از شوهران در خانواده‌های امریكایی و اروپایی رواج دارد كه این مسأله هم از دیگر جلوه‌های ستم مدرن است. آزادی بی‌قید و شرط معاشرت زن و مرد عامل متلاشی شدن خانواده در غرب شد و متأسفانه با تزریق این فرهنگ به دیگر جوامع بنیان خانواده در دنیا متزلزل شده است.

گناه كبیره‌ی تمدن غرب در مورد خانواده «تحقیر كردن ازدواج» در جوامع بوده است. اقدامی كه تعادل عاطفی جامعه را مختل كرد و زندگی رقت‌باری را بر زنان تحمیل نمود و باعث شد زن به حد اعلای رشد عاطفی خود نرسد. اتفاقی كه به رواج بی‌عاطفگی در جامعه‌ی زنان انجامید. این مسأله به‌حدی بود كه یك پدیده‌ی جدید دیگر در این دوره به نام زنان شكنجه‌گر در زندان گوانتانامو ظهور كرد كه صحنه‌های بسیار تكان دهنده‌ای را ایجاد كرد.
حضور اجتماعی زن حضوری مردانه نیست، بلكه حضوری با ویژگی‌های زنانه است. زن انسان است به‌عنوان یك زن نه به‌عنوان یك مرد. تكریم اصلی شخصیت زن به رشد علمی، فكری و اجتماعی او است.

پدیده‌ی «همزیستی دو نفره» به جای «انس خانوادگی» در غرب موجب ارتباطات تصنعی اعضای خانواده و تنهایی و ولگردی اعضای جامعه شد كه همگی حاصل متلاشی شدن خانواده بود. نادیده‌گرفتن نقش مادری زن در خانواده هم از دیگر خیانت‌های مخرب غرب بر شخصیت زن بود. متلاشی شدن خانواده در غرب، در آینده به عامل فرو ریختن تمدن غرب تبدیل خواهد شد، چراكه رشد زن  در هر جامعه‌ای تمدن‌ساز خواهد بود و سقوط او تمدن‌سوز.

در غرب یك سری شاخص‌هایی برای رشد اجتماعی زن وجود دارد كه اصلاً مورد قبول دیدگاه اسلامی نیست. مثل اینكه در تمام مشاغل نسبت زن و مرد باید یكسان باشد، اما خیلی از مشاغل از دید اسلامی مناسب زنان نیست و با آن ظرافت و لطافت زن سازگار نمی‌باشد. مثلاً آنها تنوع شغلی زنان و تعداد زنان شاغل را معیاری برای رشد و تعالی زن در جامعه می‌دانند و با همین معیار، جامعه‌ی ایران را با دیگر جوامع می‌سنجند. در صورتی كه اسلام این شاخص‌ها را شاخص مناسبی برای حضور اجتماعی زن نمی‌داند.
 
* سه دیدگاه علیه زنان
طرح‌های ضد زن، چه قدیمی و چه جدید تفاوت ماهیتی باهم ندارند، نگاه انحرافی و غیر انسانی مبنای همه‌ی آنها است و تنها مدل‌های آن تغییر می‌كند. البته این طرح‌ها تنها مخصوص غرب نبوده و همیشه یك نگاه منفی در طول تاریخ نسبت به زنان وجود داشته است. در حالی كه اعتقاد ما در مورد حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها این است كه ایشان به قله‌ای از كمال رسیدند كه به غیر از پیامبر اكرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم هیچ پیامبری به آن قله نرسید و به غیر از حضرت علی علیه‌السلام هیچ امامی به آن قله نرسیده است. حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها به‌عنوان یك زن در عالی‌ترین قله‌ی انسانیت قرار گرفته و این موضوع خط بطلانی است به تمام كج‌فهمی‌هایی نسبت به زن در قالب خرافات، اسرائیلیات و ...  شكل گرفته است و بعضاً در فرهنگ اسلامی هم نفوذ كرده است.

برنامه‌های ضد زنان متكی بر سه نگاه است. نخست نگاه استضعاف‌گرایانه نسبت به زن كه زن را جنس دوم تلقی می‌كند. جنسی كه نمی‌تواند به قله‌‌های كمال برسد. نگاه دوم، نگاه ابزاری و استثمارگرایانه به اوست و نگاه سوم نگاه شیطان‌انگاره نسبت به اوست. متأسفانه این نگاه سوم از آموزه‌های جعلی یهود منتشر شده كه زن در آن ابزار شیطان برای اغوای انسان‌ها است. در این نگاه از زن دوری می‌كنند و سعی می‌كنند زنان را دربند بكشند، زیرا آنها را شیاطینی می‌دانند كه برای اغوا و به زمین زدن انسان‌ها به وجود آمده‌اند و از همین تفكرات ضرب‌المثل‌هایی هم ساخته‌اند كه مثلاً هیچ واقعه‌ی منفی تاریخی نیست كه در پشت پرده‌ی آن زنی نباشد.
 
* زن مسلمان ایرانی
در پیام رهبر معظم انقلاب صحبت از زن ایرانی به‌عنوان معلم ثانی می‌شود و این به معنای آن است كه زنان ایرانی هویت زن مسلمان را زنده كرده‌اند. ایشان معتقدند با ظهور اسلام جاهلیت عرب شكسته شد و امروز نیز، زنان مسلمان ایرانی موجبات غلبه‌ی خورشید معرفت بر جاهلیت حاكم بر جهان را فراهم خواهند كرد. حركت زنان ایرانی معنای واقعی تكریم زن را نشان خواهد داد و توجه هم‌زمان به بُعد خانوادگی و اجتماعی او، زن را به بالاترین درجه‌ی رشد می‌رساند. در نگاه اسلام هویت زن یك چشمه‌ی جوشان عاطفه و صبر برای تربیت انسان است. حركت زنان به سمت آرمان‌گرایی از دید واقع‌بینانه‌ و جامع و كامل اسلام نشئت گرفته است.
ستم تاریخی غربی و شرقی نسبت به زن علی‌رغم همه‌ی تبلیغات موجود تداوم یافته است. در این میان بزرگترین ستم غرب در دوره‌ی جدید نسبت به زن نگاه لذت‌جویانه به او بود. آن ستم تاریخی همین نگاه ابزاری به زن برای التذاذ مردان است.

رهبر انقلاب اسلامی زنان را پیشگامان حركت معنوی انسان می‌دانند و تفكر اسلامی ما هم تفاوتی بین زن و مرد در هیچ‌یك از ارزش‌های انسانی قائل نیست. زن و مرد در حضور اجتماعی، كسب فضائل بشری، عروج و همچنین سقوط انسانی، جذبه‌های الهی و تكاملی انسان، پیمودن مراحل معنوی و مادی و همچنین در انجام وظایف دینی در نگاه اسلامی یكسان هستند. در تفكر اسلامی تفاوت طبیعی زن و مرد لحاظ شده و ارزش زن در زن كامل بودن است نه برگردانی از مرد بودن؛ چراكه از دیگر جلوه‌های ستم مدرن علیه زنان این است كه آنها باید مرد شوند تا انسان محسوب شوند. زنان ایرانی اهل عبادت، سیاست و خانه‌داری بوده و اینها همگی عناصر شخصیت یك زن كامل را در تفكر اسلامی تشكیل می‌دهد.

«زنِ نه شرقی نه غربی» یعنی این‌كه زن وارد اجتماع می‌شود و در عین حالی كه خانواده را حفظ می‌كند، حوزه‌ی فردی خود را از دست نمی‌دهد. مظلومیتی كه زن در خانواده و اجتماع شرق و غرب از گذشته تاكنون داشته در این نگاه باید كنار گذاشته شود. حضور اجتماعی زن حضوری مردانه نیست، بلكه حضوری با ویژگی‌های زنانه است. زن انسان است به‌عنوان یك زن نه به‌عنوان یك مرد. در نگاه شرقی به جایگاه تأثیرگذار زن توجه لازم نمی‌شود و در الگوی غربی هم استفاده‌ی انحرافی از حضور زن در اجتماع باعث می‌شود آن استفاده‌ای كه متناسب با شرایط طبیعی زن است محقق نشود. تكریم اصلی شخصیت زن به رشد علمی، فكری و اجتماعی او است.

در حركت زنان مسلمان ایرانی، هر سه نگاه علیه زن مورد هجمه قرار گرفته است. یعنی نه‌تنها زن ابزار شیطان نیست، بلكه ابزار ترقی انسان‌ها است. زن راه پیشگامان ترقی و پیشگامان معنویت محسوب می‌شود و نه پیشگامان شیاطین. همچنین در این نگاه دیگر دیدی ابزاری به زن وجود ندارد، بلكه یك دید غایی نسبت به او وجود دارد و نگاه اول هم كه زن را موجود ردیف دوم حساب می‌كند در دید زن مسلمان ایرانی نفی می‌شود چراكه زن و مرد در این نگاه از لحاظ سیر انسانی یكسان محسوب می‌شوند.
نام:
ایمیل:
* نظر: