ناگفته پیداست که وقایع و عوارض انتخابات سال 88 به گونهای خودنمایی کرد که میرفت انقلاب را خدشهدار، موجودیت ایران را تهدید و تأثیرگذاری عوامل داخلی و خارجی بیگانه و فریب خوردگان را به بهای تفرقه و جدایی خواست بیگانگان عملی سازد.
پیوسته چنین پیش آمده که وقتی توطئهها و ترفندهای دشمنان برای ملت قهرمان ایران آشکار شده، دشمن تا هر جا پیش رفته مجبور به عقبنشینی شده است.
آنچه در روز نهم دیماه 1388 به وقوع پیوست جز ناکامی بیگانگان، جاسوسان و درس عبرتی برای فریب خوردگان نبود.
و اما بعد.
یکی از ویژگیهای اصولی و مهم انقلاب ایران حضور مردم در صحنه است و آن هم بیشتر زمانی رخ مینماید که احتمال یا حدس تفرقه و جدایی و نفاق و چنددستگی منافع ملی و ارزشهای انقلابی را تهدید میکند.
خوشبختانه علیرغم تنوع و تعدد اقوام و اقلیتهای دینی و مذهبی محور اصلی و ملاک اتحاد مردم ایران، وحدت، منافع ملی، حفظ تمامیت ارضی و مقابله با دشمنان مشترک است که امنیت کشور را تهدید میکنند هر چند اختلاف سلایق سیاسی، دیدگاهها و نقطه نظرات درست یا نادرست در میان باشد.
ناگفته پیداست که وقایع و عوارض انتخابات سال 88 به گونهای خودنمایی کرد که میرفت انقلاب را خدشهدار، موجودیت ایران را تهدید و تأثیرگذاری عوامل داخلی و خارجی بیگانه و فریب خوردگان را به بهای تفرقه و جدایی خواست بیگانگان عملی سازد.
آنچه مانع چنین پیشآمدهای تاریخی شد، حضور و خواست مردم برای حفظ هر آنچه بود که ظرف 31 سال تلاش، مجاهدت و شهادت بهترین فرزندان ایران اسلامی به دست آمده بود. یعنی: استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی.
ممکن است بسیاری چنین اشکالی را وارد بدانند که تعابیرشان از استقلال و آزادی به مفهوم سیاسی و فرهنگی و اقتصادی در واقع خواستی جدای از آنچه هست را متبادر به ذهن کند.
اما ناگفته پیداست که ما در جهانی زندگی میکنیم که امروز از آزادی و استقلال به معنای واقعی پوستهای بیش نمانده و مغزی در میانه ندارد و اگر هم در کشورهای پیشرفته سخن از آزادی و حقوق بشر شنیده میشود بیشتر آزادیهای مدنی است که با فرهنگ و معیارهای دینی ما سازگاری ندارد.
رضاشاه به تقلید غربیان تلاش کرد آزادیهای مدنی را در قالب کشف حجاب پیاده کند و محمدرضا پسر وی هم در تکمیل آن بکوشد، اما تضاد سنت و مدرنیته به گونهای رخ نمود که به دنبال استبداد پهلویها انقلاب اسلامی و دینی در ایران به پیروزی رسید هر چند روزی روزگاری کم هم نبودند روشنفکرانی که امید به یک انقلاب کمونیستی را در سر میپروراندند و یا عدهای هم که به فراماسونرها پیوسته بودند در اندیشه لیبرالیسم روزگارشان سپری شد و تلاش آنها حتی به بهای خدمات و جاسوسیشان به بیگانگان ثمری نداد جز وابسته کردن بیشتر ایران به حمایت بیگانگان در عدم استقلال.
نهم دیماه پیامهای دیگری هم داشت. نخست اینکه انقلابی فیسبوکی هم به قول BBC نتوانست در ایران تظاهرات خیابانی را به تغییراتی که خواست غربیان است بدل کند یا به ثمر نشاند هر چند عوارض ناگواری به دنبال داشت و خسارتهای مالی و حیثیتی را به ملت و کشور تحمیل نمود. لیکن همین روش در لیبی، تونس، مصر و یمن جواب داد و نیروی عظیم ملتهای عرب مسلمان را برای مدتی آزاد کرد و سپس دوباره به بند کشید تا جایی که جز تخریب، جدایی و خسارتهای مالی و جانی بسیار به بار نیاورد.
حال این سؤال در اذهان عمومی جهان مطرح است که چرا آمریکا نتوانست در ایران، سوریه، لبنان، عراق و بحرین سیاست خاورمیانهای خود را جا بیاندازد؟
بیشک علت آن برمیگردد به سلسله اعتقاد و باور اعتدالی اسلامی که در قاموس شیعه هست و شیعیان را از افراط و تفریط به دور میدارد هر چند شهادت و مجاهدت را نقطه قوت و نیروی محرکه بقاء و امنیت میداند.
نیرویی که تبعیت از رهبری واحد را در سرلوحه کار دارد که میباید شاخص انقلاب آن عدلگرایی، شجاعت، عدم وابستگی به بیگانه و حفظ ارزشهای دینی و انقلابی باشد.
آنچه امروز مسلمانان جهان را تهدید میکند، اسلام و دینمحوری نیست. بلکه دینمحوری ضامن ثبات و امنیت آنهاست در جهادی که مقدس است و مقدر، لیکن تعصبات قومی، افراط در برداشتهای غلط از دین، تعصبات کورکورانهای که پشت آن برنامهریزی و مکر و فریب بیگانگان و دشمنان اسلام است موجب تضعیف و تخریب اندیشه و عمل آنها شده است.
همان دیدگاههای وهابی که تخم هرز آن طالبان و داعش را پرورش داد و زیر سایهبان و بال خود گرفت و امروز امنیت، ثبات، حاکمیت و استقلال و آزادی ملتهای مسلمان در آسیا، آفریقا و دیگر نقاط جهان را مخدوش کرده و به هم ریخته است.
پیام 9 دی 88 برای جهانیان به ویژه امپریالیسم آمریکا و دیگر کشورهای حامی اندیشههای استعماری این بود که ایران با دیگر کشورها بسیار متفاوت است و تجارب انقلابی مردم ایران آنها را مصونیتی بخشیده که بیماریهای سیاسی نمیتواند چنان سرایت نماید که امیدی به بهبودی آن نباشد.
اگر امروز آمریکا و کشورهای اروپایی که به دنبال فروپاشی نظام جمهوری اسلامی ایران بودند چند پله عقبنشینی کرده و اظهار میدارند خواهان روابط سیاسی و مبادلات بازرگانی هستند یکی از دلایل آن رهاورد حضور مردم در صحنه است و ناکامی آنان در ایجاد تفرقه و جدایی است.
و اما انتخابات 88 و اعلام نتایج فوری آن پیامد و پیامهایی هم داشت که میباید از آن درس عبرت گرفت.
نخست اینکه، نباید تابع احساسات بود و تدبیر و عقلانیت را در مصلحتطلبی فدای آن کرد.
به عنون مثال میشد با حلم، آرامش، صبوری و دقت بیشتر در زمان اعلام نتایج تب حاصل از اختلافات را پایین آورد.
میشد با گذشت از منافع شخصی یا شهرتطلبی و دهنکجی، نامزدها طرفداران خود را آرام میکردند و منافع ملی را بیشتر لحاظ میکردند.
میشد شرایط و انگیزههای انتخابات را به گونهای مدیریت میکردند که بتوان از وقایع قابل پیشبینی پیشگیری کرد.
میشد دست دایههای دلسوزتر از مادر را خواند و به تحریکات رسانههای خارجی میدان نداد.
میشد حداقل مثل افغانستان عمل کرد که چند ماه برای اعلام نتایج دفع الوقت کرد تا تب اختلافات فروکش کند.
به هر تقدیر آن شد که نباید اما نپایید و خواب دشمنان تعبیر نشد.
والله اعلم
روزنامه عصر مردم