پنجشنبه ۲۰ ارديبهشت ۱۴۰۳
berooz
۲۲:۱۸:۴۲
گزارش
گزارشی از منابع طبیعی و آبخیزداری شهرستان مرودشت
boletآبخیزداری و منابع طبیعی مرودشت
کد خبر: ۶۸۳۳۹
تاریخ انتشار: ۲۸ مهر ۱۳۹۴ - ۱۸:۲۳
تلاش هنرمند مسلمان براین بوده که با استفاده از شناخت اصول رنگ در معماری اسلامی بتواندگامی موثردر مسیر توسعه فرهنگ اسلامی در معماری مساجد بردارد.
به گزارش بسیج مهندسین فارس ،مقاله پیش رو توسط اعضا تهیه و برای اولین بار در فضای مجازی انتشار می یابد.

راضیه زارع،حوریه عبدی ابیانه

1- دانشگاه آزاد اسلامی، واحدداریون ،باشگاه پژوهشگران جوان،شیراز، ایران

2- دانشگاه آزاد اسلامی، واحدداریون ،باشگاه پژوهشگران جوان، شیراز، ایران

در قسمت اول چکیده آورده شد وقسمت دوم فرهنگ واحد قیاس ذهنی است که در هر جا به گونه ای اعتبار دارد.،قسمت دوم فرهنگ واحد قیاس ذهنی است که در هر جا به گونه ای اعتبار دارد..قسمت سوم در سراسر تاريخ پرفراز و نشيب ايران كه مملو از رويدادهاي مختلف است ، همواره پس از هر سقوط و افولي ، صعود و پيشرفت ثمر بخشي وجود داشته است و در اين هنگامه ، هنر، بزرگترين مايه و خصيصه هر دوره و هديه هميشگي هنرمندان مسلمان ايراني به تاريخ جهان بوده است.(قسمت چهارم) رنگ ها در هنررجنبه كيميايي دارند و آميختن آن ها خود يك هنر مشابه به كيمياگري است. هر رنگ داراي تمثيلي است خاص خودش و نيز هر رنگ ، داراي رابطه اي با يكي از احوالات دروني انسان و روح است».(قسمت پنجم) مجموع نماسازی بدنه ها ساده ،بی پیرایه و در حدی که جدار خارجی از حد یک پوشش و حفاظ برای فضاهای داخلی خارج نشود و چهره بیننده را به سوی ورودی باز گرداند.اگر چه بدنه خارجی ساده و بی آلایش باقی میماند،اما همه جلب توجه و جاذبه خود را به ورودی مسجد می بحشد.قسمت ششم)  از زمان های گذشته زندگی انسان ها در جایی به نام شهر شکل گرفته وبرای اولین بار شهر ها بودند که انسان ها را وادار به خلق فضا کردند(قسمت هفتم)   این گونه از معماری شامل معماری گستره ای از جهان می شود که ما با عنوان جهان اسلام می شناسیم.معماری این کشورها تحت تأثیر ایدئولوژی اسلام در طول زمانی مشخص قرار گرفته و به همین خاصر دارای برخی ویژگی های مشترک شدند.(قسمت هشتم)  کتیبه های مساجد که مضمون آن ها آیات قرآن ،احادیث ،اسما الله و اسما اءمه و پیامبر است و با خطوط زیبا و استوار کوفی و خط ثلث نوشته شده اند.در هرمسجدی بدین وسیله آیات قرآن را در معرض دید مومنان قرار داده اند.(قسمت نهم)  مسجد جامع عباسی سردر زیبای آن پیش از اتمام بنای مسجد ساخته شد. مقرنس کاری سردر مسجد با معرق های لعاب دارش مشهور است.(قسمت دهم) .اسلام در هنر راه خلاقيت را باز گذاشته و با وجود محدوديت‌هايي كه داشته، سعي كرده انسان را در قيد و بند ماديات نگه ندارد. هنر اسلامي، داراي عنصري است كه در وراي زمان و مكان مي‌گنجدحال ادامه مقاله:

فصل پنجم: روش تحقیق و جامعه آماری بررسی مساجد دوره صفوی در اصفهان

1-5- بررسی ویژگی های مساجد دوره صفوی

شيوه اصفهاني آخرين شيوه معماري ايران است. خاستگاه اين شيوه، شهر اصفهان نبوده ولي در آن‌جا رشد كرده و بهترين ساختمان هاي آن در اين شهر ساخته شده اند. اين شيوه دربرگيرنده شيوه‌هايي است كه در نوشته هاي غربي به شيوه صفوي، افشاري، قاجاري و زند- قاجار ناميده شده‌اند. اين شيوه كمي پيش از روي كار آمدن صفويان از زمان قره قويونلوها آغاز شد و در پايان روزگار محمدشاه قاجار، دوره نخست آن به پايان مي‌رسد. دوره دوم آن، زمان پس رفت (انحطاط) اين شيوه است كه در واقع از زمان افشاريان آغاز شد و در زمان زنديان دنبال شد ولي پس‌رفت كامل از زمان محمدشاه آغاز شد. از آن پس ديگر شيوه اي جانشين شيوه اصفهاني نشد و با اين‌كه تلاش شد اين رشته پيوسته در معماري ايران پاره نشود ولي ديگر معماري آن سير و روند تكاملي پيشين را پي نگرفت.( محمد كريم پيرنيا، ، 1380، ص 272.)
ويژگي‌هاي اين شيوه چنين بررسي مي شود:
1.
ماده شدن طرح ها كه در بيشتر ساختمان‌ها، فضاها يا چهارپلو (مربع) هستند يا مستطيل.
2.
در شيوه آذري با به كارگيري يك هندسه قوي، طرح‌هاي پيچيده اي ساخته مي‌شدند ولي در شيوه اصفهاني، هندسه ماده و شكل‌ها و خط‌هاي شكسته بيشتر به كار رفت.
3.
در ته‌رنگ ساختمان‌ها نخير و نماز (پيش‌آمدگي و پس‌رفتگي) كمتر شد ولي از شيوه اصفهاني به بعد ساخت گوشه هاي يخ در ساختمان رايج تر شد.
4.
پيمون‌بندي و بهره گيري از اندام‌ها و اندازه هاي يكسان در ساختمان دنبال شد.
5.
سادگي طرح‌ها در بناها هم آشكار بود. (همان، ص 279.)
تنگي زمان و كم شدن معماران چيره دست در اين شيوه كيفيت ساختمان سازي را بسيار پايين آورد و ديگر، ساختمان‌ها را هم‌چون گذشته پايدار و ماندگار نمي ساختند. يكي از ويژگي‌هاي نيارشي در معماري ايران اين بوده كه معماران ما همواره به نشست كلي ساختمان در روند ساخت و اثر آن بر نماسازي توجه داشته اند. اين روش در شيوه اصفهاني نيز پي‌گيري شد و شايد از ديد فني روش درست‌تري بود. هم‌چنين در اين شيوه همه ي گونه هاي تاق‌ها و گنبدها به كار برده شد. گنبدهاي گسسته ي ميان‌تهي در بيشتر ساختمان‌هاي اين شيوه به زيبايي ديده مي‌شود؛ مانند مساجد امام اصفهان.( همان.)
دكتر تاجبخش در كتاب خود به نام تاريخ صفويه مي‌گويد:
فن گنبدسازي در دوره صفويه تكميل شد البته ساختن گنبد پيش از اسلام هم معمول بوده و ايرانيان بر فراز آتشكده ها سقف‌هاي مدور شكل مي ساختند. در معماري رومي نيز گنبد وجود داشت، ولي فرق آن با گنبدهاي معماري ايران اين بود كه رومي‌ها گنبد را بر روي پايه‌هايي كه بر محيط دايره قرار داشت بنا مي کردند در صورتي كه ايرانيان توانستند گنبد را روي پايه چهار گوش بسازند و از فن مقرنس‌كاري استفاده كنند.( احمد تاجبخش، تاريخ صفويه، ج2، ص 17.)
در اين شيوه برخي ساختمان‌ها را نخست دگرگون كرده و سپس به كار مي بردند كه اين روش، كيفيت ساختمان را پايين مي‌آورد و به فن ساختمان نيز آسيب مي زد. هم‌چنين شيوه اصفهاني داراي كاستي‌هاي ديگري هم هست كه در شيوه هاي پيشين نبوده است مانند خوانچه ها( (محمدكريم پيرنيا، 1380، ص 353).) و پوشش‌هاي آويخته و دروغين، بي‌باكي و جسارت بيش از اندازه در پوشش گنبدها و به ويژه كلاه‌فرنگي‌ها، آزادي بي‌حساب در نهادن جرزها و ستون هاي باربر بر روي تاق‌هاي زيرين و حتي كانه ها((محمد كريم پيرنيا، سبك شناسي معماري ايران، ص 353).) و بسياري از اين دست كه همگي از عصر شتاب در ساختمان سازي بود.( يرنيا، سبك شناسي معماري ايران، ص 282.)
در شيوه اصفهاني از همه آمودهاي(سبك شناسي معماري ايران، ص 350).) شيوه پيشين بهره گيري شد. البته بيشتر از كاشي خشتي هفت رنگ به جاي كاشي تراش (معرق) بهره گيري شد؛ براي نمونه در مسجد امام اصفهان سردر آن كاشي‌تراش است كه شاهكار كاشي‌كاري است ولي در نماهاي دروني آن چون روند ساخت آن به درازا كشيده شده بوده، كاشي هفت رنگ كار شده است.( پيرنيا، سبك شناسي معماري ايران، ص 282.)
هم‌چنين رواج گسترده و استفاده وافر از نقوش تزييني گياهي كه اكنون به شكل كاملاً تكامل يافته بود و به نام اسليمي و ختايي به كار مي روند. علاوه بر آن كاربرد وسيع كاشي هفت رنگ، مينايي معرق، محقلي، با رنگ هاي غاب لاجوردي و فيروزه و سبز و سفيد با تأثير از آثار نقاشي در معماري اين دوره بود.( حسين محسني و بهرام نفري، اطلاعات عمومي هنر (هنر ايران)، تهران، عفاف، 1379، ص 200.)
در اين شيوه افزون بر كاشي تراش، از آجر و چوب هم به گونه خميده بريده شده بهره مي‌بردند كه به آن قواره مي‌گفتند. (17)
به طور كلي ويژگي و امتياز معماري اسلامي در ايران، گوناگوني عناصر معماري آن نيست و بيشتر ذوق سليم، وضوح، دقت، تناسب درست و سنجيده و آميختن همه ي آن عناصر و سازگاري ميان آن‌هاست.( دكتر زكي محمد حسن، 1377، ص46.)

2-5-دو نمونه از مساجد مهم دوره صفوي

درباره مسجد امام سخن بسيار است:
در ضلع جنوبي ميدان امام، يكي ديگر از آثار باشكوه معماري دوره صفويه به نام مسجد امام واقع شده است كه در سال 1020 هجري ساختمان آن به دستور شاه عباس اول آغاز و به تدريج در زمان جانشينان او تكميل شد.( محمديوسف كياني، 1383، ص 109.)
اين بنا نمايانگر اوج يك هزار سال مسجدسازي در ايران است. سنت هاي شكل دهي، آرمان‌ها، شعاير و مفاهيم ديني، نقشه كه از تركيب انواع ساده تر به آرامي كمال يافته، عناصر بزرگ ساختماني و تزيينات، همه در مسجد شاه با عظمت و شكوهي كه آن را در شمار بزرگ ترين بناهاي جهان قرار داده، تحقق و يگانگي يافته است.( آ.پوپ، 1373، ص 210.)
يا:
مسجد امام به شكل چهار ايواني بنا شده و مانند مسجد شيخ لطف الله عظمت آن بيشتر به سبب كاشي‌كاري و تزيينات زيباي آن است. گنبد مسجد داراي دو پوشش است. حد فاصل بين دو جدار داخلي و خارجي گنبد در حدود پانزده متر و ارتفاع گنبد از سطح زمين به طور تقريب 54 متر است. اين گنبد عظيم با تزيينات زيباي كاشي‌كاري پوشيده شده است و كتيبه اي به خط ثلث سفيد بر زمينه كاشي لاجوردي رنگ با تاريخ 1037 هجري دارد. سردر اصلي مسجد با كتيبه، مقرنس‌كاري و كاشي‌كاري تزيين شده است.( كياني، ، صص 109 و 110.)
يا:
گنبد رفيع مسجد امام كه بر فضاي پهناور شبستان مسجد سايه انداخته يكي از مرتفع ترين گنبدهاي مساجد ايران است. در اين مسجد سه گنبد در جهات شرق و غرب و جنوب ديده مي شود ولي گنبد جنوبي از نظر معماري مهم ترين و زيباترين آن‌هاست. اين گنبد داراي دو پوشش است، يكي پوشش داخلي كه در ارتفاع 38 متري است و ديگري پوشش خارجي كه 54 متر ارتفاع دارد و از بيرون مسجد و از فواصل دوردست شهر مي‌درخشد. بين پوشش داخلي گنبد و پوشش خارجي آن شانزده متر فاصله است.( تاجبخش، ، 1378، ج2، ص 37.)
و:
اين بنا با كاشي‌كاري‌هاي زيبا و آبي رنگش برتري ويژه‌اي بر كاخ عالي قاپو دارد و شايد هدف شاه عباس نشان دادن برتري دين بر حكومت بوده است. جلوخان ورودي مسجد، به تنهايي شاهكار معماري است. اين جلوخان رو به شمال است كه موقعيت ميدان است ولي قبله در جهت جنوب غربي است. بنابراين مي‌بايست اين كجي و قناسي برطرف شود. از اين رو، از پيش تاق وارد دهليزي مدور مي شويم كه هيچ جهت خاصي ندارد. از دست راست دهليز وارد اتاق بلند ايوان شمالي مي شويم و ناگهان از تاريكي به حياط روشن چشم مي‌گشاييم. اين اساس حكمت اين معماري است كه از ظلمات وارد نور مي شويم و اشاره اي است به آيه آيه‌الكرسي واز طرف چپ دهليز بيرون مي‌آييم.( آيت‌اللهي، 1380، ص 276.)
هم‌چنين پيرنيا مي‌گويد:
هنگامي كه آندره گدار وارد مسجد امام شد در جايي كه نام استاد نوشته شده بود به رسم احترام به آفريننده اين شاهكار بزرگ و فوق‌العاده كلاه خود را برمي‌داشت.( پيرنيا،1378، ص 61.)
زيباترين و باشكوه ترين بناي دوره صفوي، مسجدي است به نام شيخ لطف الله كه در ضلع شرقي ميدان نقش جهان، مقابل عمارت عالي‌قاپو واقع شد و بناي آن در سال 1028 هجري در دوره شاه عباس بزرگ به پايان رسيده است. اين مسجد به نام امام جماعت آن (شيخ لطف الله) نام‌گذاري شده كه در زمان سلطنت شاه عباس به علل مذهبي از لبنان به ايران كوچ كرده و در مشهد و سپس در اصفهان مقيم شد. شيخ لطف الله در اين مسجد و در مسجد مجاور آن به اقامه نماز و تدريس علوم ديني مي‌پرداخت.( محمديوسف كياني، ص 108.)
اين مسجد با اندازه‌هاي نسبتاً كوچك، دربردارنده طرحي است چشم‌گير؛ در اين‌جا با مسجدي كه داراي صحن و چهار ايوان باشد، روبه‌رو نيستيم بلكه صحبت از مسجدي است بدون مناره كه فقط شبستاني مخصوص نماز است. شبستان مذكور به وسيله گنبد بي‌نظيري كه ديواره منحني آن شامل شانزده پنجره است، پوشيده شده است. اين شبستان كه قسمت پاييني آن مربع شكل است، دربرگيرنده مكان سرپوشيده مدوري است و نظم ساده و دقيق و در عين حال بي‌نقصي كه بر آن حاكم است، باعث ايجاد فضايي پاك و بي‌آلايش شده است. در آن‌جا مي‌توان چهار دورنماي صيقل‌داده شده سقف را مشاهده نمود كه تا پايان امتداد يافته اند. اين دورنما در چهار قسمت اين فضاي چهارگوش با چهار طاق بزرگ هم‌حجم كه دربرگيرنده دورنماها هستند، هم‌خواني كامل دارند. بنابراين قسمت هاي مسطح و هموار طاق، زمينه اي را فراهم مي‌آورند تا دورنماهاي زاويه‌دار مذكور به چشم بيايند و طاق‌نماي منتظم هشت گوش را به طور برجسته نمايان سازند. سطوح كوچكي كه آويزهاي طاق جنوبي اين گنبد را به تقسيمات كوچك تري تبديل مي‌نمايند، باعث نمايان شدن كثيرالاضلاعي مي شوند كه داراي 16 ضلع است. هر كدام از اين سطوح كوچك مثلثي‌شكل در ارتباط و انطباق با يك پنجره‌اند و بدين گونه است كه مسجد مذكور طبق نظم مطلق هندسي برقرار شده است و همه عناصر تشكيل‌دهنده آن با خاصيت شكل پذيري بسيار دقيقي به نظم درآمده‌اند.( هنر و معماري مساجد، ، 1384، ج1، صص129- 131.)
از نكات قابل توجه اين مسجد چرخش حساب‌شده فضاي داخلي بنا نسبت به ورودي است كه سبب مي شود موقعيت محراب دقيقاً در جبهه قبله مسجد قرار گيرد.( ارنست گروبه و ديگران، معماري جهان اسلام، ص 250.) محمدحسن سمسار مي‌گويد:
ضرورت قرار گرفتن گنبد خانه به سوي قبله، معمار را به ساختن دالاني با پيچش نامحسوس از بيرون بنا وادار كرده است كه واردشوندگان پس از گذر از آن به هنگام ورود به گنبدخانه در جهت قبله قرار مي‌گيرند.( كاظم موسوي بجنوردي و جمعي از نويسندگان،1384، ص 353.)
آندره گدار مي‌گويد:
در آن زمان آن را مسجد صدر يا مسجد فتح الله مي‌خواندند ولي امروزه عموماً به مسجد شيخ لطف الله شهرت دارد... گنبد آن (مسجد شيخ لطف الله) بدون ترديد از همه ي گنبدهاي موجود در اصفهان زيباتر است.( آندره گدار، 1371، ص 287.)

 

 

 

نتیجه گیری

هر مسجدی همانند انسان کامل قلب دنیاست ومکانی است که آسمان در زمین را یه هم می دوزد وواسطه فیض است وسایر بناهای اسلامی همچون خانه ومدرسه وباغ وبازار همه از مسجد تاثیر پذیرفته اند و در امتداد آن ساخته شده اند به همین خاطر طراحی ساختمان شهر و حتی گورستان مرذگان از مسجذ و به طور اخص از قبله تاثیر می پذیرند و به سوی مکان جهت گیری می کند مسجد نیز همانند انسان کامل همواره انسان را متذکر می کند و دیدارش موجب یاد خداوند می گردد. رنگ در معماري اسلامي ، انكار ناشدني است و از اهميت و گستردگي معنايي زيادي برخوردار است و يكي از عوامل و مولفه هاي مهم در فضا سازي معنوي و روحاني مسجد مي باشد . رنگ ها علاوه برآثار و ابعاد عرفاني از نظر روحي و رواني نيز اثر داشته و سبب نشاط و يا خمودگي مي گردد.. در هنر اسلامي ايراني ، از رنگ ها بصورت خردمندانه اي استفاده مي شود و اين استفاده با آگاهي از معناي نمادین  هر رنگ و واكنش كلي ايجاد شده در روان انسان در برابر حضور يك تركيب يا هارموني از رنگ ها همراه مي باشد. استفاده سنتي از رنگ ها بيشتر با هدف يادآوري واقعيت آسماني اشياء همراه است . دراين معنا ، رنگ ها يكي از عناصري هستند كه معناي نمادین آن ها بايد به نحوي در نظرگفته شوند و اين راهي است كه بدان وسيله مي توان معناي دروني معماري و هنر اسلامي را درك نمود.
به هرصورت همواره تلاش هنرمند مسلمان براین بوده که با استفاده از شناخت اصول رنگ در معماری اسلامی  بتواندگامی موثردر مسیر توسعه فرهنگ اسلامی در معماری مساجد برداردوبا توجه به اینکه در معماری مساجد از اصیل ترین رنگهای اصیل هنر اسلامی استفاده شده  واصول حاكم بر معماري و هنر ديني كه از گذشته ثابت بوده را مدنظر قرار دهيم تا بتوانیم به نتایج مطلوبی  دست یابیم.

 /224224


نام:
ایمیل:
* نظر: