4-6-1 Naps
الگوريتم ديگر چرخه جواب Naps می باشد که براساس پخش همگانی پيغام است. هر گره با يك زمان دورهاي ميچرخد. در شروع زمان دورهاي، يك گره پيغام hello را بصورت پخش همگاني ارسال ميكند و يك شمارنده را با صفر مقداردهی مينماید. سپس گره به حالت شنود ميرود وبه پيغام هاي hello از بقيه گرهها گوش می دهد. هر وقت كه پيغام hello، از گره ديگر دريافت كرد به مقدار شمارندهاش، می افزاید. وقتي شمارنده به مقدار آستانه، (پارامتر ست شده توسط الگوریتم)، رسيد گره بهخواب ميرود. وقتي زمان پريودي گره تمام شد گره بيدار شده و مجدداً دوره زمانی راآغاز ميكند. اگر شمارنده گره به مقدار آستانه مشخص شده نرسد گره براي آن زمان پريودي بيدار باقي ميماند.
Naps يك الگوريتم ساده است كه به هيچ اطلاعات مکانی مثل لیستهاي همسايگي يا موقعيتهاي گره نياز ندارد. Naps ترافيك اضافي به خاطر پيغامهاي Hello به شبكه تحميل ميكند.Naps تعداد گرههاي بيدار را كمينه نميكند زیرا که بر ارسال پیغام مطمئن، فرض شده است. در اینجا، ندها به صورت چرخشی به خواب نمی روند، بلکه به خواب رفتن آن ها بر اساس تعداد پیغام های Hello دریافتی آن ها می باشد. به دلیل نزدیک بودن ندها به یکدیگر، این امکان وجود دارد که ندی که به خواب می رود، همیشه یک ند خاص باشد. زمانی که چگالی شبکه افزایش می یابد، امکان دارد ندهای بیشتری به خواب روند. در نتیجه شبکه های خلوت، از این الگوریتم، سود نمی برند زیرا که ندهای کمتری به خواب می روند و در نتیجه، انرژی کمتری ذخیره می شود.
1-1- الگوريتمهاي خوشه بندی[1]
تعداد زيادي الگوريتمهاي كلاستربندي وجود دارد كه به روش های مختلفي، از جمله، نياز به اطلاعات محلي داشتن يا نداشتن، توزيع شده يا متمركز بودن، انتخاب سرخوشه، ترتیب قرار گرفتن خوشه هاطبقه بندی می شوند. در این جا، ابتدا الگوریتم ها بر اساس نحوه استقرار WSN طبقه بندی می شوند. يك WSN ممكن است همگن يا ناهمگن باشد. يك WSN ناهمگن يك شبكه است كه انواع متفاوت از منابع مختلف دارد. عموماً بعضي گرهها منابع در دسترس بيشتري دارند مثل انرژي و توان. در يك wsn همگن همه گرهها، در منابع قابل دسترس، مشابه هستند.
1-5-1- الگوريتمهاي كلاستربندي ناهمگن[2]
كلاستربندي كم- انرژي محلي شده[3]، LLC، یک الگوریتم خوشه بندی، براي شبكههاي ناهمگن است. شبكه هایی كه از LLC استفاده ميكند از 2 لایه تشکیل شده اند.یک لایه كه شامل سرخوشه ها می باشد و لایه پایین تر، شامل گرههايي كه فقط براي دريافت كردن[4] استفاده ميشوند. در این الگوریتم، سرخوشه ها قیل از استقرار شبکه و به صورت رندوم انتخاب می شوند. سرخوشه ها ابزارهايي هستند كه توان پردازشي و انرژي اوليه بيشتري دارند. وقتي شبكه مستقر شد گره غرق شده[5] مكان همه سرخوشه ها ی استقرار یافته را ميداند. الگوريتم 2 فاز دارد: فاز مقدار دهي اوليه و فاز كنترل شعاع كلاستر.
در حين فاز مقدار دهي اوليه، سرخوشه ها يك مثلث ميسازند كه براي تعيين يك نقطه تصميم شعاع كلاستر ([6]CRDP) استفاده مي شود. مثلث ساخته شده يك مثلث متساوي الاضلاع است كه شامل سه سرخوشه است، هر سرخوشه، روي يك زاويه مثلث است. استفاده از مثلثهاي متساوي الاضلاع و CRDP به مصرف انرژي متوازن در سرخوشه ها كمك ميكند. شعاع خوشه ها توسط فاصله بین CDRP و هرکدام از سرخوشه ها در مثلث، تخمین زده می شود. محاسبه این شعاع انتخابی، توسط می نی مم کردن فاصله بین ندها و سرخوشه ها، منجر به مصرف کمتر انرژی می شود.
فاز کنترل شعاع کلاستر، شعاع کلاستر را برای کم کردن شعاع و ذخیره بیشتر انرژی، تنظیم می نماید.
LLC 2 نوع مختلف الگوريتم كنترل شعاع كلاستر در نظر ميگيرد. اين دو الگوریتم شامل برنامهسازي غير خطي يا روش براساسNLP و روش براساس محاسبه بردار VCمی باشند. هر دو روش، از يك تابع هدف استفاده ميكنند. تفاوت اصلي بين دو روش اين است كه روش NLPاز انرژي هر سرخوشه، براي كمينه كردن پوشش كلاستري استفاده می کند.همچنين روش NLP از يك سیاست تكراری براي محاسبه مقادير CRDP مناسب استفاده ميكند، كه سربار اضافي به سيستم تحميل ميكند. اين سربار محاسباتي در روش VC با پيدا كردن راه حل بهينه براي محاسبه CRDP از بردار محاسباتي، کمتر می شود.
الگوريتم LLCنیاز به اطلاعات مکانی تمام گره ها دارد. همچنين نقش سرخوشه را بين گرهها نميچرخاند، زیرا که سرخوشه ها از قبل تعیین می شوند و دستگاههاي قويتری ميباشند. با پيدا كردن CRDR بهینه، LLC، همپوشاني بين كلاسترها را كمينه ميكند كه منجر به ذخيره انرژي ميشود.