به گزارش ايسنا منطقه فارس، با کلی ترس و لرز از گیت مخصوص بانوان عبور میکنی. خانم نگهبان به دختری که شال صورتی سر کرده اشاره و متوقفش میکند به جرم پوشیدن شال هنگام خروخ از خوابگاه!
کارت شناسایی همراه نداشته باشی باید بنشینی و غر بشنوی و بعدش هم با کلی اعصاب ناراحتی بروی داخل و قول بدهی که این آخرین بار باشد كه كارت دانشجويي همراه نداري!! البته توی ذهنت گذر اين روز راه شكر ميكني و روزهاي آينده را هم به خدا ميسپاري.
مجتمع خوابگاهی دختران. چندین ساختمان کوچک و بزرگ توی یک محوطه پر از درخت و چمن و گل و .... زیباییهاي اردیبهشت ماهی. هر ساختمان یک ارم است. هر ساختمان پر است از جنب و جوش و دانشجوهایی که در تلاشند که به کارهای روزمره و علمی برسند و ....
خوابگاه ارم 6 مخصوص دانشجویان علوم پزشکی است. دانشجویان ارشد و دکترا. ساعت پنج عصر است و سلف مشغول توزیع شام. ساعت پنج شام میگیرند و ساعت ده شام میخورند. این هم یکی از سیستمهای موجود است.
برخی در سالن مطالعه مشغول تحصیل علمند و توجهی به دیگران و سر و صداهای راهرو ندارند. یک عده نشستهاند توی نمازخانه جومونگ تماشا میکنند. عدهاي هم توی سالن ورزش مشغول کاهش وزن هستند. عدهای خسته و کوفته خواب را غنيمت شمردهاند و گوشهاي آنسوتر يا در اتاق جنبي، عدهای با دوستانشان نشستهاند به صحبت. حرفهاي بهدل مانده و از سر دلتنگي يا حرفهاي ساده و شوخي براي استراحتي ذهني! حرفهايي از هر دري....
یکی از دخترهایی که با دو عدد قابلمه به سمت سلف میرود را از مسیر خارج میکنم و چند سئوال میپرسم از وضعیت خوابگاه، از رضایتها و عدم رضایتها. مریم قابلمهها را روي زمين ميگذارد و دستش را میکشد به موهایش و میگوید: بد نیست. مشکل خاصی نیست فقط اینکه اتاقهایمان خیلی کوچک است. خیلی کوچک. راهی نيست آدم تکان بخورد. ولی خب کاریش هم نمیتوانیم بکنیم. همین است که هست.
او به گلهایی که پشت سرش توی راهرو و راهپلهها قراردادهاند اشاره میکند و میگوید: همینها را این هفته آورده اند خیلی خوب شده. فضا خیلی زیباتر شده. دل آدم باز میشود. کارهای خوبی دارند میکنند آدم نباید همهاش از بدیها بگوید. قابلمههایش را میگیرد و میرود به سمت سلف.
میروم طبقه بالا. طبقه اتاقها. وارد یکی از اتاقها میشوم که دو نفر دارند چای میخورند. با كلي چانهزني آنها را هم مجاب میکنم به حرف زدن. میگویند: از اینکه اتاق ورزش همیشه باز نیست و فقط زمانی میتوان از آن استفاده کرد که مربی داشته باشیم. مربی هم سه روز در هفته آنهم یک ساعت میآید. آن هم ساعتی که ما بیرونیم براي كلاس و نمیتوانیم برویم. در کل فایده خاصی ندارد.
آنها از سلف و اينکه نمیدانند چرا ساعت توزیع غذا این طرف سال تغییری نکرده و به همان روال سابق است. از اينكه كيفيت غذا افت دارد. بوي آن را نميشود تحمل كرد و اگر غذا يكساعت توي اتاق بماند، نفس كشيدن را سخت ميكند!! ميگويند و همزمان چاي مينوشند....
خوابگاه ارم 6 را با همه خوبیها و بدیها میگذارم و میروم به ارمی دیگر. ارم هفت. این ارم مخصوص دانشگاه شیراز است، با چراغهای حسگر. برای صرفه جویی در مصرف برق. اندکی تاریکي را ميتوان تحمل كرد براي يك صرفهجویی ارزنده.
اتاقهای دو نفره کوچک و دانشجویان هم مانند خوابگاه قبل مشغول فعالیتهای روزانه. وارد یکی از اتاقها میشوم به قصد شنيدن حرفهايشان در مورد خوابگاه.
زهره یکی از دانشجویان این اتاق است که از توی یخچال میوه میآورد و میگوید: اينجا خوب است. ساکت است. دردسر ندارد ولی خب هر روز یک چیزی خراب میشود. هر روز یک چیزی از آسمان اتاقمان نازل میشود. البته من یکی از غذاها هم اصلا راضی نیستم و همیشه خودم آشپزی میکنم. آها یادم افتاد وضعیت وصل شدن به اینترنت را هم بگویم که خیلی بد است. پدرمان در می آیبد تا وصل شویم. بعد هم مدام قطع و وصل میشوم. ما به اینترنت واقعا نیاز داریم با این وضعیت نمیتوانیم کاری کنیم.
از اتاق بیرون میآیم میروم سمت آشپزخانه. یک نفر مشغول آشپزی است. میگوید: غذای فردا را آماده میکنم. فردا از صبح درگیرم. مینالد از گرمای آشپزخانه و از بالکنی که اجازه باز کردن پنجره آن را ندارند. میگوید: بنویسید که این را نمیگذارند باز کنیم. هم گرم میشود هم خوابگاه بو میگیرد.
توی راهرو بین دو دختر بحث است که شال بپوشند یا نه. دست آخر هم تصمیم میگیرند با مقنعه به سر و شال در كيف از گیت خارج شوند و توی خیابان جاي مقنعه و شال را عوض كنند!!
به گفته دخترها، همه چیز توی خوابگاه پسرها بهتر است. همه امکانات همیشه جمع شده برای پسرها.
سعید نام یکی از پسرانی است که خوابگاه دستغیب را برای ما شرح میدهد. میگوید از سالن ورزشی که همیشه فعال است و در اختیار و هر زمان که اراده کنند میتوانند ورزش کنند. تازه برای ورزش کردن ژتون هم به آنها میدهند.
سعید میگوید: به تازگی غذای گرم هم برای صبحانه توزیع میشود. میتوانیم برای صبحانه همان لحظه آش یا هر چیز دیگری دریافت کنیم. اتاقها هم دو نفره است با شرایط خوب. من که مشکلی ندارم. خوابگاه هم که آسانسور دارد و دردسری برای بالا و پایین رفتن نداریم.
رضا دوست سعید است و میگوید: غذاها هم به نظر من خوب است. کیفیت خوبی دارد. ولی حالا که مکانیزه شده کیفیت برنجش کاهش داشته. نمیدانم دلیلش چیست. مشکل اصلی ما فرسوده بودن سیستم فاضلاب این ساختمان است. تلاش هم میکنند که اصلاح شود ولی به دلیل طول عمر هر روز یک مشکلی داریم. البته مشکل دیگری هم هست که مربوط به بچههاست. بعضی از پسرها سیگار مصرف میکنند و واقعا اذیت میشویم. نمیتوان هم کاری کرد.
با این احوالات و دیدن زندگی خوابگاهی و خوشیها و تلخیها و سختیها و شوخیها با بچهها خداحافظی میکنم تا نظر مسئولان را هم جويا شوم.
دکتر کوروش عزیزی، معاون دانشجویی و فرهنگی دانشگاه علوم پزشکی شیراز گفت: تقریبا همه دانشجویان متقاضی این دانشگاه، در خوابگاهها ساکن شدهاند و از این جهت بهترین وضعیت را در دانشگاههای کشور داریم.
وی افزود: برای تامین خوابگاههای متاهلی با مشکل مواجه بودیم که قراردادی با بانک ملت بسته شد و وام 15 میلیونی به این دانشجویان پرداخت شد تا 200 زوج جوان بتوانند از این خوابگاهها استفاده کنند.
عزیزی گفت: تمام تلاش خود را کردهایم که بهترین شرایط برای دانشجویان خوابگاهی فراهم باشد ولی با توجه به اینکه برخی خوابگاهها ساختار خوابگاهی نداشته و تغییر کاربری داده شدهاند نمیتوان در این زمینه اقدامی انجام داد. هر روز هم مشکلی برای این ساختمان ها به وجود میآید که هزینه نگه داری آنها را افزایش میدهد.
معاون دانشجویی و فرهنگی دانشگاه علوم پزشکی شیراز با تاکید بر اینکه به شدت متقاضی ساخت خوابگاههای جدید هستیم گفت: برای این کار باید زمین مناسبی در نقطه خوبی از شهر فراهم باشد. زمینی که در اختیار دانشگاه قرار دارد در صدرا واقع شده که فاصله زیادی با شهر دارد.دو خوابگاه نیز در مهرماه افتتاح میشود.
وی افزود: چهار هزار دانشجوی خوابگاهی در این دانشگاه هستند که به رسم هر ساله به هر یک از دانشجویان هدیه ای اهدا خواهد شد. همچنین جشن هفته خوابگاهها و انتخاب خوابگاه نمونه نیز از اقداماتی است که در این هفته انجام شده است.
عزیزی در پاسخ به اعتراضات برخی دانشجویان در مورد وضعیت غذای دانشگاه، گفت: هیچگاه نمیتوان غذایی که مورد پسند همه دانشجویان باشد را تامین کرد. هرگاه خواستهایم به دستور دانشجویان غذایی را از لیست حذف کنیم با اعتراض عده دیگری از دانشجویان مواجه شدهایم.
وی معتقد است کیفیت غذای سلف کاهش نداشته و از گذشته نیز بهتر است چرا که بخش خصوصی آن را اداره میکند.
معاون دانشجویی و فرهنگی دانشگاه علوم پزشکی شیراز گفت: سیستم پخت نیز کاملا مکانیزه و بدون دخالت دست است. این کار اولین بار در دانشگاههای کشور در شیراز انجام شده است.
وی گفت: در این دانشگاه شورای عالی غذا وجود دارد که چند متخصص تغذیه در آن حضور دارند و همچنین از همه دانشجویان نمایندگانی در این شورا حضور دارند که میتوانند در مورد غذاها نظر بدهند.
معاون دانشجویی دانشگاه شیراز نیز حاضر به مصاحبه نشد و نتوانستیم در مورد وضعیت خوابگاههای این دانشگاه اطلاعاتی به دست بیاوریم. موحد اگرچه با اولين تماس پاسخ داد اما گفت اولا اهل مصاحبه نيست دوم اينكه اگر تلفني باشد هرگز اين كار را انجام نميدهد!
زندگی خوابگاهی برای بسیاری از دانشجویان پیش می آید. بسیاری از دانشجویان با آن کنار میآیند و سعی میکنند کمتر برای خود و دیگران مشکل ایجاد کنند. خاطره میسازند از لحظه لحظه خوابگاه.
خوابگاه براي همه آنهايي كه دانشگاه رفتهاند، بخش از خاطراتشان را تشكيل ميدهد، از كهنسالان و ميانسالان و جوانهاي ديروز تا جوانهاي امروز.
خوابگاه، اولين نقطه تلاقي يك جوان با جامعه است، نقطه فراگيري زندگي جمعي، ارتباط اجتماعي. تمرين مستقل بودن، مستقل زندگي كردن و تصميم گرفتن و اگر خوابگاه همه چيزش بهراه باشد. مسير زندگي پر اميدتر خواهد بود و اگر نه كار دشوار خواهد بود.
گزارش/طيبه رفيعي-خبرنگار ايسنا منطقه فارس