کد خبر: ۱۵۴۵۳
تاریخ انتشار: ۰۸ مهر ۱۳۹۲ - ۱۰:۵۰
گردان سلمان وارد عملیات شدند و ادامة عملیات از گردان فجر گرفته شد و کانال پرورش ماهی در شلمچه تصرف شد، به کمک یکدیگر فرماندهی دشمن را که در کنار کانال ماهی بود و خیلی استقامت می‌کرد تصرف نمودیم. شهید حسین کرمی اینقدر آن بعد از ظهر آر. پی. جی زد که از دو گوشش خون می‌آمد و تعدادی از عراقیها هم به هلاکت رسیدند

حاج رحیم قنبری:فرمانده گردان ثارالله

ایشان بعد از مجروحیت سال ۵۹ در سوسنگرد مجدداً وارد منطقه جنگی گردید، (کردستان و جنوب) تا اینکه در سال ۶۴ باهم به تیپ مستقل ۳۳ المهدی وارد گردان فجر شدیم با اینکه به ایشان پیشنهاد می‌شد یک گردان تحویل بگیرد، او بیشتر اسرار داشت که به عنوان یک بسیجی باشد، شب عملیات والفجر ۸، گروهان سوم که فرماندهی آن را شهید حمد خورشیدی به عهده داشت، در جاده‌ام القصر وارد عمل شدیم و در مرحله اول کارخانة نمک فاو را تصرف کردیم و در درگیری دریاچة نمک شهید حسین کرمی شجاعانه می‌جنگید، آن شب درگیری، با گارد ریاست جمهوری عراق بود، اما به یاری خدا و دلاوریهای نیروهای اسلام مانند شهید کرمی، دریاچة نمک را با هزاران شهید از آنها گرفتیم، و دو روز در آنجا پدافند کردیم.

یکی از کسانی که بدلیل پیروزی در عملیات جایزه دریافت کردند شهید حسین کرمی بود، سپس به عنوان فرمانده گردان فاطمه الزهرا (س) از لشکر ۳۳ انتخاب گردید و ایشان همراه با گردان فاطمه الزهرا(س) به خط پدافندی دریاچة نمک فاو اعزام شدند. در سال ۶۵ پیشنهاد تشکیل یگان قائم از طرف فرماندهی لشکر به ایشان داده شد، و بعد به تیپ قائم فرماندهی سردار علی نجفی به جنوب برگشتند شهید کرمی گردان سلمان را فرماندهی می‌کرد و برای دومین بار در عملیات کربلای چهار وارد عمل گردید، بعد از این عملیات گردان خود را برای عملیات کربلای ۵ بازسازی نمود. گردان سلمان وارد عملیات شدند و ادامة عملیات از گردان فجر گرفته شد و کانال پرورش ماهی در شلمچه تصرف شد، به کمک یکدیگر فرماندهی دشمن را که در کنار کانال ماهی بود و خیلی استقامت می‌کرد تصرف نمودیم. شهید حسین کرمی اینقدر آن بعد از ظهر آر. پی. جی زد که از دو گوشش خون می‌آمد و تعدادی از عراقیها هم به هلاکت رسیدند، ما همه به او گفتیم که به بیمارستان برود ولی او قبول نکرد، و نبرد را ادامه داد.

حاج فضل ا… نوذری:فرمانده گردان ثارالله

در واقع هرگاه نام کانال پرورش ماهی را در شلمچه می‌شنوم بیاد شجاعت شهید حسین کرمی می‌افتم وی در عملیات کربلای ۵ که قسمتی از این کانال جزء مأموریت گردان سلمان بود، در کمترین مدت ممکن به اهداف از پیش تعیین شده دست یافت، چون این کانال یک نقش اساسی داشت و از نظر اقتصادی مؤثر و همچون یک مانعی بر سر رزمندگان اسلام بود و بخش شرقی را تصرف کردند و حرکات دشمن را مختل کرد و روی این کانال چندین پل بود که آنها پلها را کنترل می‌کردند ولی شمالی‌ترین قسمت آن بدست عراقی‌ها بود.

شهید کرمی فردی با ذکاوت بود، همین باعث شد در کمترین مدت خودش را در جایگاه فرماندهی قرار بدهد او همیشه اخبار را گوش می‌داد و حتی در صحنه‌های شدید نبرد به همین دلیل قدرت تحلیل بالائی داشت.

حاج عبدالحسین طبیبی:جانشین تیپ قائم

در سال ۱۳۶۰ و ۱۳۶۱ که به عضویت سپاه در آمده بود با وی آشنا شدم. شهید حسین کرمی همواره سعی می‌نمود نقصها و ضعفهایی که در خودش مشاهده می‌کرد برطرف نماید و خدا می‌داند که در این خصوص او موفق بود تا به درجه رفیع شهادت نائل گردید. او به اسلام و انقلاب و امام شدیداً عشق می‌ورزید و همواره عاشق خدمت به انقلاب و مردم مخصوصاً محرومین و مستضعفین بود.

از نظر فعالیتهای مذهبی و عبادی از بچه‌های مخلص و مذهبی بود. در اکثر مراسمات عبادی شرکت داشت، انگیزه اصلی او که عاشق جبهه بود از روی ایمان و اعتقاد بود رفتن به جبهه هم جزئی از مراسم عبادی می‌دانست، دنباله رو و پیرو خط رهبری بود و در راهپیمائیها فعالانه شرکت می‌کرد.

توصیه شهید عزیز همیشه به دوستان این بود که باید تا آخر جنگ در جبهه باشیم و جبهه را خالی نکنیم، هدف او از رفتن به جبهه در مرحله اول اجرای فرمان امام (ره) که از نظر او تکلیف شرعی محسوب می‌شد، و بعد دفاع از انقلاب اسلامی کشور عزیز ایران و دفاع از ناموس و غیر از این فکر نمی‌کنم هدفی دیگر داشت، و اکثر دوستان که او را می‌شناختن از غیرت و جوانمردی ایشان تحسین می‌کنند

نام:
ایمیل:
* نظر: