کد خبر: ۵۶۳۱۴
تاریخ انتشار: ۳۰ ارديبهشت ۱۳۹۴ - ۱۱:۱۱
ما دشمن واقعی خود را استکبار جهانی به سرکردگی آمریکا می دانیم.

شهید نادر مهدوی، شهید مبارزه با استکبار

شهید:نادر مهدوی

نام پدر: علی بسریا

ولادت: 14 خرداد1342

شهادت: 16 مهر1366

محل شهادت: خلیج فارس/ ناو جنگی "یو. اس. اس. چندلر" آمریکا

آرامگاه: گلزار شهدای روستای بحیری/ استان بوشهر


گوشه ای از زندگینامه و شهادت شهید:

پایگاه اطلاع رسانی بسیج اساتید فارس: شهید نادر مهدوی” ( حسین بسریا) در سال 1342 در خانودهای مستضعف امّا متدیّن و پرهـیزكار در روستای نوكار "، از توابع دهستان بحیری” در شهرستان دشتی” واقع در استان بوشهر” دیده به جهان گشود. او ششمین فرزند خانواده بود.
در سال دوم دبستان بود كه به مكتب رفت و قرآنِ كریم، این كتاب هدایتگر الهی را به مدد علاقة وافر و هوشِ سرشارِ خود، در عرض مدتِ تنها بیست و پنج روز نزد آقای علی فقیه خــتم نمود. در همین سال بود كه خانوادة وی از روستای نوكار، به روستای بحیری مهاجرت كردند و در آنجا ساكن شدند.
شهید مهدوی، با ذكاوت و تیزبینیِ توأم با حقیقتطلبی، ضمنِ اهتمام به تحصیل، تمامی رخدادهای نهضتِ انقلابی و فـراگـیر آحاد ملت را تیزبینانه و كنجكاوانه جویا میشد و دربارة آنها به كنكاشِ دقیق میپرداخت. مشكلاتِ اقتصادی، دوریِ راه از منزل تا مدرسه و به خصوص پرداختن به فعالیت‌های پیگیر و گستردة انقلابی، سبب شد تا شهید، در پایة دوم راهنمایی به ناچار، تركِ تحصیل نماید.

پس از ترك تحصیل، به جهت سامانبخشی به وضع معیشتی خود و كمك به والدینش، در مغازه ای كه از ملكِ پدر و تنها بردارش فراهم ساخته بود، مشغول به كار شد و در كنار كار، فعالیت‌های انقلابی خود را نیز كماكان با بصیرت و علاقمندیِ فراوان، دنبال كرد.
انقلاب كه پیروز شد او در تاریخ 5 آذر 1358 به عنوان بسیجیِ ویژه، به عضویت بسیج درآمد. با شروعِ جنگِ تحمیلی، كار را رها كرد تا عملاً هیچ مانعی در راه فعالیت‌های شبانهروزی و خستگیناپذیرش در مسیر خدمت به نهالِ نوپای انقلاب شكوهمند اسلامی، وجود نداشته باشد. از همینرو با عزمی مصمّم به خانوادهاش گفت: با وقوع جنگ تحمیلی عراق علیه میهن اسلامیمان ایران، من دیگر حاضر به ادامة فعالیت در مغازه نیستم و به هر طریقی شده باید وارد عرصة خدمت در جبهههای جنگ شوم.” در این هنگام، او نوجوانی هفدهساله بود.

در تاریخ 1 اردیبهشت 1360 رسماً در نهاد مقدس سپاه، استخدام و در پادگان آموزشی شهید عبدالله مسگرِ شیراز آموزش اولیة پاسداری را گذراند. به عنوانِ اولین مأموریت، در 21 مرداد 1360، به تهران اعـزام شد و تا تاریخ 20 مهر 1360 در جهت مبارزة بیامان با گروهك‌های ملحد و منافقینِ از خدا بیخـبر، خدمات شایانی را به انجام رسانید.
پس از بازگشت از تهران و قبل از انجام عملیات طریقالقدس، شهید مهدوی مأموریت یافت تا به همكاری با سپاه اهواز بپردازد
حضور شهید در عملیات فتح بستان، بیش از یكروز به طول نینجامید زیرا یكی از صمیمیترین دوستانش به نام شهید نعمت الله تهمتن، در این عملیات به شهادت رسید و شهید مهدوی مأموریت یافت تا پیكر مطهر این شهید را به زادگاهش برگرداند.
شهید مهدوی پس از بازگشت به سِمَت معاون فرمانده سپاه جم منصوب شد و بعد از دو سال خدمت در سپاه جم، به سپاه بوشهر بازگشت و به سِمَت فرمانده عملیات سپاه خارك منصوب گردید.

شهید مهدوی در سال 1361، با دختری مؤمنه از روستای بحـیری به نام خانم سكینة جوكار ازدواج كرد. مدت این زندگی مشترك، پنج سال بود و تنها حاصل آن، دخـتری است به زهرا مهـدوی كه چهل روز پس از شهادتِ پرافتخار پدرش به دنیا آمد.
در جریان اعزام طرح لبیك یا امام” در سال 1363، شهید مهدوی به عنوان مسؤول، همراه با رزمندگان اسلام اعزامی از جزیرة خارك، عازم دشتعباس گردید و در آنجا مسؤولیت فرماندهی گروهان را به عهده گرفت.
پس از آن، گروهان دریاییِ ناوتیپ امـیرالمؤمنین(ع) را بنیانگذاری كرد و خود، فرماندهی این گروهان را عهدهدار گردید.
با شروع عملیات بدر، شهید مهدوی با گروهان دریاییِ تحت امر خود، فعّالانه و با رشادت تمام، در این عملیات شركت جست و حماسه‏های به یادماندنی را از خود به نمایش گذاشت.

پس از پایان موفقیتآمـیز عملیات بدر، در سپاهِ بوشهر، تصمیم به تشكیل ناوگروه دریایی گرفت و آن را ذوالفقار” نام نهاد. ناوگروه دریایی ذوالفقار، وابسته به منطقة دوم نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود و شهید تا زمان شهادت، فرماندهی آن را به عهده داشت.
این یگان رزمی تازه تأسیس در عملیات والفجر 8 مسؤولیت تدارك نیروهای رزمی به وسیلة شناورها را داشت كه آن را به نیكوترین وجه، انجام داد. پس از آن در مناطق عملیاتی والفجر 8 در رالستای ماموریت سپاه، نقش موثری در ردگـیری ناوها و ناوچههای دشمن، جلوگـیری از فعالیت نیروی دریایی عراق و نیز مینگذاری در كانال خورعبدالله داشتند.
شهید در عملیات كربلای 3 كه در 11 شهریور 65 آغاز شد حضوری موثر و مبتكرانه داشت كه منجر به فتح اسكله و پایانه نفتی الامیة عراق گـردید.

شهید مهدوی به عنوان فرماندة ناوگروه دریایی ذوالفقار، از زمان ورود آمریكایی ها به خلیج‌فارس تا زمان شهادت، لحظه‌ای از نبرد بی‌امان با این جنایتكاران نیاسود و تمام توان و استعداد خود را در این‌راه به كار بست. او طی این مدت، عملیات‌ بسیاری را علیه آمریكایی‌های متجاوز ترتیب داد .
در تیرماه سال 1366 كه اولین كاروان از نفتكشهای كویتی با پرچم آمریكا (نفتكش كویتی اَلرَّخاء با نام مبدّل بریجتون) و اسكورت كامل نظامی توسّط ناوگان جنگی این كشور با تبلیغات رسانه ای گسترده به راه افتاد، در فاصلة 13 مایلی غرب جزیرة فارسی، در اثر برخورد با مین های كار گذاشته شده توسّط سردار شهید مهدوی و یارانش، منفجر شد به طوریكه حفره ای به بزرگی 43 متر مربّع در بدنة آن ایجاد گردید. پس از اقدام دلیرانة سردار شهید مهدوی و همرزمانش در انفجار كشتی بریجتون، به پاس قدردانی از این عزیزان، به دیدار با حضرت امام نائل شدند.

در عصر روز 16 مهر 1366 سردار شهید نادر مهدوی همراه با تنی چند از همرزمانش، جهت انجام گشت زنی و حفاظت از آبهای نیلگون خلیج فارس، با استفاده از دو فروند قایق تندرو توپدار و یك فروند ناوچه به سمت جزیرة فارسی حركت می كنند. پس از اقامه نماز مغرب در جزیره فارسی، مورد تهاجم نیروهای آمریكایی قرار می گیرند.. نیروهای آمریكایی با چند فروند بالگرد بزرگ كبری به نام MS6 به ناوگروه حمله كرده و رادار پایگاه فرماندهی را منهدم می كنند كه ارتباط ناوگروه با مركز به كلّی قطع می شود. پس از پانزده دقیقه درگیری شدید، با استفاده از یك فروند موشك استینگر، یكی از این بالگردها را منفجر می سازد. با این وجود تنها ناوچة طارق كه سردار شهید مهدوی بر آن سوار بود، سالم مانده بود و دو قایق دیگر هدف قرار گرفته و در آتش می سوختند. نادر می توانست به سلامت از میدان بگریزد اما با رشادت و مردانگی تمام در پی گرفتن زخمی ها و پیكرهای مطهّر شهدا از آب برمی آید. آنها با همة توان سعی می كردند كه اجازه ندهند تا بالگردهای آمریكایی به طرف آنها نزدیك شوند اما كار سختی بود زیرا این بالگردها بسیار كم صدا بودند و موقعیت یابی آنها در آسمان بسیار مشكل بود. نادر مهدوی و بیژن گرد و چهار نفر دیگر پس از بیست دقیقه رزم جانانه و مردانه، زنده به چنگال دشمن می‌افتند.

بالأخره پس از گذشت شش روز، پیكرهای مطهر شهدا و اسرا از مسقط پایتخت كشور سلطان‌نشین عمان تحویل گرفته شد و از مرز هوایی وارد فرودگاه مهرآباد تهران گردید.
هنگامی كه جنازة مطهرش به خاك پاك میهن رسید، دست ها و پاهایش به صورت خیلی محكم بسته شده بود و نشان می داد كه دشمن، حتّی از جسم بی جان این سردار شهید نیز می ترسید. نادر بر عرشة ناو جنگی یو. اس. اس. چندلر” آماج شكنجه‌های وحشیانة دشمن قرار می‌گیرد و سینه‌اش با میخ های بلند آهنین سوراخ می‌شود و بدین ترتیب مظلومانه به شهادت می‌رسد.

جنازة مطهر شهید با شكوه خاصی بر دوش هزاران تن از امت حزب‌الله در مقابل لانة جاسوسی آمریكا تشییع و سپس به بوشهر انتقال یافت. در آنجا نیز پیكر پاك شهید مجدداً بر دوش جمعیت انبوه مردم شهیدپرور تشییع شد و پس از آن جهت خاك‌سپاری به زادگاهش روستای بحــیری بازگشت. مردم روستا با شور و شكوهی خاص و به نحو كم‌نظیری به استقبال پیكر غرقه‌به‌خون سردار شهیدمهدوی رفتند و این پیكر گلگون‌كفن را پس از تشییع تا گلزار شهدای روستا، چون گوهری بهشتی به صدف خاك سپردند.






انتهای پیام/224224


نام:
ایمیل:
* نظر: