هاشمی رفسنجانی در حالی چند روز پیش به طور رسمی از شرکت خود در انتخابات مجلس خبرگان خبرداد که امروز در ادامه اتهام زنی های خود در اجلاس سراسری روسای آموزش و پرورش گفت:در دوره قبل که دولت و شورای نگهبان و نیروهای امنیتی میخواستند از انتخاب درست جلوگیری کنند، ناگهان مردم متحول شدند و این انتخاب آنها را ترساند.
هاشمی رفسنجانی دو روز پیش اعلام کرد که قصد دارد در انتخابات مجلس خبرگان کاندیدا شود.
رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام در پاسخ به سئوالی در مورد اهمیت دو انتخاباتی آتی (مجلس و خبرگان) گفت: این دو انتخابات بسیار مهم و جزو مهمترین انتخابات ما هستند.
هرکس تعهد اسلامی و ملی دارد، باید خودش را آماده کند و در انتخابات حضور داشته باشد. هاشمی اضافه کرد: کسانی که خود را صالح میدانند، نامزد شوند و اگر در آن سطح نیستند، برای رأی دادن بیایند. اینجا بسیار مهم است و نتیجهاش هم به همهی ایرانیها بر میگردد. اینگونه نیست که یک عده ببرند و یک عده ببازند. نتیجهی مثبت و منفیاش به همه برمیگردد. لذا خوب است که همه کسانی که احساس ملیگرایی دارند یا اسلامی و یا انقلابی هستند و هر چه که هستند و یا هر سه هستند، بیایند و در انتخابات شرکت کنند و بیتفاوت نباشند.
وی در پاسخ به این سئوال که «آیا حضرتعالی قرار است تحرکی داشته باشید؟» ، گفت: من در مجلس نمیتوانم شرکت کنم، ولی بنا دارم در خبرگان شرکت کنم.
درحالی خبر کاندیداتوری هاشمی در انتخابات مجلس خبرگان مطرح میشود که روزنامه آرمان هاشمی نیز روز گذشته از مثلث انتخاباتی نزدیکان وی برای حضور در انتخابات مجلس خبرگان خبر داده بود.
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در انتخابات ریاست مجلس خبرگان رهبری نیز به عنوان کاندیدا مطرح شد اما با اتفاقاتی که در این مجلس رخ داد، آیت الله محمد یزدی به عنوان ریاست مجلس خبرگان پس از آیت الله مهدوی کنی انتخاب شد.
البته مشی هاشمی همواره بر این استوار بوده و که در ابتدا، از عدم رضایت قلبی خود برای شرکت در انتخابات می گوید اما در ادامه به ذکر دلایل و انگیزه های فرعی می پردازد که باعث اجبار وی برای ورود به این کارزار سیاسی می شود لذا شرکت در انتخابات را برخود واجب دانسته و آن را وظیفه شرعی و سیاسی خود بیان می نماید، شیوه نخ نما شده وکلیشه ای که معمولا با ذکر یک خاطره شروع می شود و در پایان با القای این که "نظام و انقلاب به حضور هاشمی در عرصه سیاسی کشور نیاز دارد" پایان می یابد،بطور مثال چندی پیش هاشمی رفسنجانی در همایش بانوی انقلاب که به پاسداشت همسر حضرت امام خمینی(ره) برگزار شده بود، با ابراز سخنانی از این دست، حضور خود در انتخابات ریاست جمهوری 84 را اینگونه توجیه کرد.
هاشمی در این همایش ضمن بیان فضایل مرحومه ثقفی، تصریح کرد:«در سال ۸۴ یک موی بدنم راضی نبود کاندیدا شوم؛ همسر امام مرا خواست و به من گفت: امام این انقلاب را به دست شماها سپردند. آیا شما میدانید اینها چه کسانی هستند؟ همین صحبتهای همسر امام(ره) سبب شد من قبول کنم و پذیرفتم.»
هاشمی رفسنجانی از شخصیتهای سیاسی ای است که بنابر ترغیب اطرافیانش در انتخابات بسیاری از جمله انتخابات مجلس شورای اسلامی، مجلس خبرگان رهبری، ریاست جمهوری شرکت کرده و شکستهای زیادی در این اواخر بویژه پس از شرکت در مجلس ششم شورای اسلامی متحمل شده است. با تصور این پیش فرض،سئوالی که به ذهن متبادر می شود این است که "آیا علی اکبر هاشمی رفسنجانی در انتخابات آینده موفق خواهد شد یا باز هم شکستی دیگر در انتظار او است؟ "
به نظر میرسد که اعلام کاندیداتوری هاشمی در انتخابات مجلس خبرگان رهبری از سوی رسانههای حامی وی نیز با هدف طرح وی به عنوان رئیس آینده مجلس خبرگان انجام میشود این درحالی است که هاشمی در حال حاضر به صندلی غیر از صندلی ریاست مجلس خبرگان تکیه میزند.
بسیاری از کارشناسان سیاسی شکستهای مداوم هاشمی در صحنه سیاست را به علت مشاورههای غلط اطرافیانش قلمداد میکنند که کارنامه پرچالشی برای وی به عنوان یک سیاستمدار کهنهکار در این اواخر ایجاد کرده است.
اینکه هاشمی یک شخصیت تأثیرگذار و یکی از سیاستمداران مطرح تاریخ معاصر ایران، بهویژه بعد از انقلاب اسلامی است، امری بدیهی است که مخالفان و موافقان، آن را تأیید میکنند. هاشمی همانند هر سیاستمدار برجستهای، طرفداران و مخالفانی دارد. موافقانش وی را منجی ایران، امیرکبیر زمان، سردار سازندگی و مانند اینها مینامند و مخالفانش او را میانهرو، تکنوکرات، اشرافی، سازشکار، مانع حرکت اصیل انقلاب اسلامی، عالیجناب سرخپوش و... میدانند.
البته بررسی افکار عمومی نشان میدهد و آنگونه که رسانهها نشان میدهند، هاشمی از محبوبیت چندانی در بین مردم برخوردار نیست. و به نوعی دارای نوعی ظرفیت منفی است که به نفع رقبایش عمل میکند. با این حال، این سؤال پیش میآید که اگر هاشمی ظرفیت منفی دارد، پس چگونه روحانی با پشتیبانی هاشمی پیروز انتخابات یازدهم شد. یکی از پاسخها به این سؤال، بحث کانون قدرت بودن هاشمی و برداشت مردم در این مورد است؛یعنی برداشت مردم این بود که کسی را انتخاب کنند که هاشمی مانع کار او نباشد و خللی در کار وی ایجاد ننماید بهخصوص که تجربهی کارشکنیها در مقابل احمدینژاد هم وجود داشت. البته پیروزی روحانی در انتخابات یازدهم با دلایل متعددی قابل تحلیل است و حمایت هاشمی فقط یک دلیل محسوب میگردد.
هاشمی در انتخابات های مختلف سومین شکست خود در فضای سیاسی کشور را تجربه کرده و باید دید او برای آینده سیاسی خود به ویژه در اسفند ۹۴ و انتخابات مجلس خبرگان رهبری چه تصمیمی خواهد گرفت؟ آیا وی برای چهامین بار نیز طعم تلخ شکست برای نشستن بر روی کرسی ریاست مجلس خبرگان رهبری را خواهد چشید؟ اتفاقی که چندان هم بروز آن بعید نیست.
نزدیک به شش ماه تا انتخابات خبرگان مانده است،اما هاشمی به شیوه سال88 اتهام زنی های خود به نهادهای انقلابی را آغاز کرده است،آیا هاشمی قاعده بازی را می داند،آیا او همچون 88 که نامزد مورد نظرش ناکام ماند رفتار خواهد کرد،یا به شیوه سال92 که فرد مورد نظرش پیروز شد.
منبع:پایگاه خبری تحلیلی هم اندیشی
انتهای خبر/224224