وصف صحیح اهل بیت علیهم السلام
نكته ديگرى كه بعضى از آقايان بحق اشاره كردند، اين است كه از برخى تعبيرات درباره ائمّه عليهمالسّلام نبايد استفاده كرد؛ اينها سبك است. براى فاطمه زهرا سلاماللَّهعليها - آن موجود قدسىِ والا، آن انسان برتر و آن معلّم بشر - از آن تعبيرى كه هر شاعرى - چه شاعر درست و حسابىگوى و چه شاعر هرزهگوى - براى محبوب و معشوق خودش ذكر مىكند، نبايد استفاده كرد؛ بايد از تعبيرات متناسبى استفاده كرد. اعتقاد من اين است كه اگر شعراى عزيز ما - همچنان كه امروز خوشبختانه، هم در سرود دستجمعى و هم در بعضى از شعرهايى كه قبلاً آقايان خواندند، همين معنا انصافاً تأمين شده است - لفظ و معنا را براى بيان معرفتى كه امروز جامعه ما نياز دارد تا از مكتب فاطمه زهرا سلاماللَّهعليها تعليم بگيرد، به كار گيرند و آن را مدّاح با صداى خوش و آهنگ مناسبِ با اين كار عرضه كند، يكى از بهترين انواع تبليغ و ترويج صورت گرفته است؛ يعنى همان «دعبل» و «فرزدق» و «كُميْتِ» تاريخ در اينجا ظهور و تجلّى پيدا كرده است. ارزش، همان ارزش خواهد بود و مىتواند اجرهاى بزرگ الهى را به دنبال خود داشته باشد. [1]
مناقب معتبر
مسئلهى بعد، مضمون است. بهترين مجموعهى شعرى كه ميشود در يك منبرِ مداحى انسان فكر كند، چيزى است كه در آن، اولاً منقبت اهلبيت (عليهمالسّلام) باشد. ذكر مناقب آنها دلها را روشن ميكند، شاد ميكند، شوق را در انسان برمىانگيزد، اشك را از چشمها جارى ميكند. البته منظور، مناقب متقن است. اينجور نباشد كه انسان به حرفهاى سست تكيه كند. اين همه مناقب اهلبيت (عليهمالسّلام) در كتابهاى معتبر وجود دارد؛ از آنها استفاده بشود؛ از گفتههاى افرادى كه خودشان سندند، ثقه و معتبرند؛ مثل همين شعرى كه امروز يكى از آقايان از مرحوم آشيخ محمدحسين اصفهانى - مفتقر - خواندند. خب، اين بزرگوار استاد مجتهدين است. مجتهدين بزرگ و مراجع تقليد بزرگ، در فقه و اصول و فلسفه شاگردهاى او هستند. ايشان شاعر هم بوده. خب، اين شعر ميشود سند. يا روايات گوناگونى كه در كتب مناقب وجود دارد، شرح حال ائمه (عليهمالسّلام)، مناقب معتبر. پس يك بخش، بخش مناقب اهلبيت (عليهمالسّلام) است. [2]
وظیفة پیام آوری
وقتى آنجا مىايستيد براى خواندن، احساس كنيد كه به عنوان يك مبلّغ دين، به عنوان يك پيامآور حقائق دينى، در اثرگذارترين شكل، آنجا ايستادهايد. اگر اين احساس وجود داشت، آن وقت انتخاب شعر محدوديت پيدا ميكند، كيفيت ادا محدوديت پيدا ميكند، انسانهایی كه ميخواهند اين مسئوليت را انجام بدهند، محدوديت پيدا ميكنند؛ چارهاى هم نيست. اين كار را خود شما بايد بكنيد؛ كار خود مداحهاست. امروز اگر چنانچه بپرسند: «آقا حرفهى مداحى به چى احتياج دارد؟»، «يكى بخواهد مداح بشود، از امروز شروع كند، چه چيزى نياز دارد؟»، دو سه چيز را ميشماريد ديگر؛ ميگوئيد بايد صدايش خوب باشد، حافظهى خوبى داشته باشد، بتواند شعر ياد بگيرد؛ البته روح هم داشته باشد. يك انسانى با داشتن حافظهى خوب و صداى خوش، ميتواند بشود يك مداح. به نظر ما اين كافى نيست. شما به مداح به چشم يك معلم نگاه كنيد كه ميخواهد چيزى را به مستمع خود تعليم بدهد. همهى شماها اين صلاحيت را داريد. هيچ كس را از اين دائره نبايد بيرون كرد. هر كه شوق اين كار را دارد، بسماللَّه، خيلى خوب است؛ اما صلاحيتش را در خودش به وجود بياورد. [3]
[1] بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در ديدار جمعى از مدّاحان اهلبيت به مناسبت سالروز ميلاد حضرت زهرا سلاماللَّهعليها 18/6/1380
[2] بیانات در دیدار جمعی از شاعران و ذاكرین اهل بیت(ع) 3/3/1390
[3] بيانات در سالروز ولادت حضرت فاطمهى زهرا (س) در ديدار مداحان اهلبيت (ع) 13/3/1389