سیما فردوسی، دکترای روانشناسی بالینی از دانشگاه لندن
بنابراین در پاسخ به این کنجکاوی، والدین معمولاً مدرسه را به طور اغراقآمیزی عالی و محلی برای تفریح و بازی و دوستیابی و در عین حال درس خواندن و سوادآموزی توصیف میکنند. براین اساس گرچه همه این موارد کم و بیش درباره مدرسه صدق میکند اما غیر از اینها چیزهای دیگری هم وجود دارد که باید کودکانمان را در مورد آنها هم آماده کنیم. مثلاً کودک 7 سالهای که برای نخستینبار به مدرسه میرود، در بدو ورود همان تصوراتی را در ذهن دارد که مادر برای او قبلاً شرح داده است، یعنی مدرسه را مکانی بسیار خوب و دوستداشتنی میداند که همه در آن شاد و خوشحال هستند.
اما در نخستین روز ورود به مدرسه میبینند که مثلاً دو کودک همسن و سال خودش در گوشهای ایستادند و گریه میکنند و مادرشان را میخواهند، یا ممکن است که اولیای مدرسه با صدای بلند صحبت کنند و صدایشان به گوش همه برسد. فرزند ما قبلاً اینها را یاد نگرفته و به او گفته نشده است که چنین مواردی هم در مدرسه وجود دارد.
فرزند ما تصور بسیار مطلوبی از مدرسه در ذهن خود داشته است، اما حالا با مواردی مواجه میشود که از نظر او چندان مطلوب نیست و حتی زننده هم هست و یا مواردی چون فضا، جا، سالنها کلاس، دستشویی، محل آبخوری بچهها، ازدحامها و... که هیچ یک را قبلاً ندیده و تصورات دیگری داشته که با واقعیات متفاوت است و اینها برای کودک ناراحتکننده است.
براین اساس توصیه میشود که برای آمادهسازی کودکان قبل از ورود رسمی به محیط مدرسه دقیقاً آنچه را در مدرسه میگذرد برای آنها شرح دهیم. خیلی خوب است که یک روز قبل از شروع سال تحصیلی دانشاموزان سال اول به همان مدرسهای که ثبتنام کردند بروند و بتوانند بههمراه مادر خود از محل مدرسه، کلاسها، دستشوییها، حیاط و... دیدن کنند و محیطی را که قرار است به آن قدم بگذارند از نزدیک ببینند و حتی با آموزگاران خود آشنا شوند.
براین اساس برخی از کودکان ممکن است برای مادرشان دلتنگی و بیتابی بکنند و دوست داشته باشند که زودتر به خانه بازگردند. توجه کنید که هرچه فرزند خود را نسبت به آنچه که باید بگذراند آمادهتر سازیم، تطبیق و سازگاری او در مدرسه بیشتر خواهد بود.