کد خبر: ۶۷۵۴۳
تاریخ انتشار: ۱۹ مهر ۱۳۹۴ - ۱۷:۰۹

محمدرضا در خانواده اي کارگر و مذهبي بزرگ شد .دوران ابتدايي را در مدرسه دهخدا گذراند و وارد مدرسه راهنمائي فارابي شد . تحصيلات متوسطه خود را تا سال سوم هنرستان ادامه داد . با شروع انقلاب اسلامي به همراه ديگر مردم شهر در تظاهرات عليه رژيم پهلوي و پخش اعلاميه و نوار و ... شرکت فعال داشت .

پس از پيروزي انقلاب و تأسيس بسيج ، جذب اين نهاد شد . بعد از گذراندن دوره آموزشي در تهران بعنوان پاسدار در سپاه پاسداران لار مشغول بکار شد . وي نقش مهمي در تعليم و آموزش نظامي به نيروهاي مردمي و بسيجي داشت . "شب و روز در حال فعاليت و کوشش بود و هيچگاه خسته نمي شد بطوريکه کمتر مي شد او را خانه ديد.از بدو تشکيل بسيج فعاليت جدي خود را شروع کرده و بعد از آن هم در سپاه به خدمت خود ادامه داد " با شروع جنگ تحميلي در تيرماه سال 1360 عازم جبهه هاي غرب شد و هم سنگر و همراه با شهيد همنشين فرد نزديک به 4 ماه در جبهه سومار حضور داشت .

در عمليات ثامن الائمه با هدف شکست حصر آبادان شرکت داشت و نظاره گر شهادت يکي از بهترين و دوستانش ، شهيد مسعود محبي بود . براي سومين بار در آذر ماه سال 1360 به جبهه جنوب اعزام شد و در خط مقدم تنگه چزابه جنگيد . اول تيرماه 1361 پس از گذراندن دوره آموزش سپاه در شيراز ، براي انجام ماموريت عازم جبهه جنوب شد و در مجموعه عملياتهاي رمضان شرکت داشت در آخرين مرحله از اين عمليات از ناحيه نخاع و ريه مجروح گرديد و پس از 15 روز در سحرگاه بيست و يکم مرداد سال 1361 روي تخت بيمارستان به شهادت رسيد .

عبادات خود را خالصانه و بدور از هرگونه ريا انجام مي داد به گفته يکي از دوستانش شب قبل از رفتن به جبهه روي پشت بام مي ايستاد و با ناله و زاري ، دعاي وارث و زيارت عاشورا مي خواند و از خدا شهادت مي طلبد ." مادر ! دوست داشتم حجله ام ، نوعروسم را ببيني ولي مادر حجله من سنگرم بود و نو عروس من سلاح من است . مادر ! تو دوست داشتي که در پيش تو باشم . هدفم اين شد که در سنگر اسلام به شهادت برسم. "

روحش شاد و يادش گرامي باد .


برای اطلاعات بیشتر به وصیت نامه شهید مراجعه کنید.

/224224

مطالب مرتبط
نام:
ایمیل:
* نظر: