کد خبر: ۷۰۱۳۰
تاریخ انتشار: ۱۸ آبان ۱۳۹۴ - ۱۷:۲۶

سي ام مرداد سال 1348 در خانواده اي مذهبي، متدين از طايفه عرب«عبداليوسفي» فرزندي چشم به دنيـا گشود که به ميمنت نام مبـارک اباعبدا...الحسين«ع» نامش را «امير حسين» نهادند.

سال هاي کودکي را سپري و دوران مدرسه را از ششمين سال زندگيش آغاز کرد. از همان کودکي همدوش خانواده به کار و تلاش پرداخت و در کنار کارهاي روزمره از تحصيل غافل نشد. دوران ابتدايي، راهنمايي و متوسطه را با رتبه ي ممتاز طي کرد و موفق به اخذ مدرک «ديپلم علوم تجربي» شد.

در روزهاي ظلم و ستم که مردم عليه حکومت طاغوت شعار مي دادند او فقط نه سال داشت و با توجه به سن کم به سهم خود همراه با دانش آموزان در تظاهرات و راهپيمائي ها عليه حکومت پهلوي شرکت مي کرد و شب ها بر پشت بام  شعار «الله اکبر» سر مي داد.

با پيروزي انقلاب اسلامي هم چنان به درس خواندن ادامه داد و در ايام تعطيلات تابستان به کار و تلاش مي پرداخت و به خانواده در امور اقتصادي کمک مي کرد.

با شروع جنگ تحميلي و تجاوز دشمن به خاک ايران آن هنگام که اسلحه ي دايي اش«شهيد صفادار شيباني» در جبهه هاي جنوب کشور به زمين افتاد او اين سلاح را برداشت و با جمعي از جوانان اين ديار از طريق بسيج به پادگان آموزشي و سپس به جبهه هاي جنوب کشور «دشت عباس» اعزام شد.

مدتي بعد به مرخصي آمده و در کنکور تربيت معلم پذيرفته مي شود ولي از آن جا که نظام نوپاي اسلامي را در خطر مي بيند و جنگ به اوج خود رسيده بود درس و تحصيل را به فرصتي ديگر موکول کرده و به جبهه هاي غرب کشور اعزام مي شود.

وي در «کردستان» به عنـوان منشي فرمـانده ي «گردان حمزه، تيـپ امام حسن«ع»» مشغول به فعاليت مي شود.

مدت چهارماه دلير مردانه، در برابر دشمن ايستادگي کرد و بالاخره دعايش مستجاب شد و در تاريخ 24اسفند ماه سال 1366 به وصال دوست نائل آمد و پيکر مطهرش که مدت سيزده روز در زير آتش دشمن در کوه هاي «کوهجار کردستان» ميهمان لاله هاي شهيدان بود عقب آورده شد و در گلزار شهداي «سعادت شهر» آرام گرفت.

برای اطلاعات بیشتر به وصیت نامه شهید مراجعه کنید.

/224224

مطالب مرتبط
نام:
ایمیل:
* نظر: