کد خبر: ۷۰۱۶۲
تاریخ انتشار: ۱۸ آبان ۱۳۹۴ - ۱۸:۴۹
استوار و ثابت قدم باشید که دشمنان دین اسلام ذلیل و زبون گردند.

الذین آمنوا و هاجروا و جاهدوا فی سبیل الله و انفسهم اعظم درجه عندالله و اولئک هم الفائزون:

آنان که ایمان آوردند از وطن هجرت کردند و در راه خدا ایمان و جانشان جهاد کردند آنها را نزد خدا مقامی بلند است و آنان بالخصوص رستگاران سعادتمندان دو عالمند.

پس از اقرار به وحدانیت خدا و کلمه طیبه لااله الا الله و محمد رسول الله و علی ولی الله و پس از سلام بر امام زمان و سلام به رهبر کبیر انقلاب و سلام بر شهیدان از صدر اسلام تاکنون وصیتنامه خود را شروع می کنم.نام:غلامعلی مطهر فرد، فرزند:حسین، تولد:1335 ساکن روستای لایزنگان از شهرستان داراب استان فارس.اکنون خداوند عالم را شکر می کنم که مسلمان و در خانواده ای متولد شده ام که مستضعف ولی کاملا مذهبی و پدر و مادر چنان مرا تربیت کردند که امروز بتوانم یکی از سربازان کوچک امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف باشم .

خداوند عالم را شکر می کنم که در زمانی قرار گرفته ام که رهبر آن پیامبر گونه است و ابراهیم زمان و الگوی شب زنده داران می باشد و افتخار دارم که در چنین زمانی در صف نیکان قرار گرفته ام رهبری آمد تا به ما درس شهادت و جهاد در راه خدا بدهد و روش قرآن خواندن به ما آموخت و قرآن را فقط از سر قبر خواندن نجات داد.من در سوره توبه به آیه ای برخورد کردم که وقت عمل به آن آیه رسیده بود.

(الذین آمنوا و هاجروا :کسانی که ایمان آوردند و هجرت کردند) من با خود فکر کردم که ایمان آوردم باید هجرت کنم از کجا به کجا از تمام تجملات دنیا به معنویات و از کنار مادر و برادران و زندگی دنیا به سرزمین و پایگاه عاشقان الله آنجائی که جز خدای چیز دیگری نیست گرچه چند به حمدخدا دوشادوش برادران رزمنده بودم ولیکن دیگر برایم مشکل بود که در این زمان در خانه باشم و الحمدلله دوباره این توفیق نصیبم شد که در جبهه با لشکریان کفر مبارزه کنم و علاقه دارم که تا پیروزی نهائی در جبهه بمانم تا بدنی وسیله شاید گناهان گذشته مرا خدا بیامرزد.

خدایا کجا می توانم در خانه کنار مادر و دیگر برادران بمانم و برادران در سنگرها جان فدا کنند ما باید این درس از امام حسین علیه السلام گرفت در ظهر عاشورا فرمود: ما کان دین محمدا لم یستقیم الله به قتلی و یا حسوف الله خزینی:اگر دین محمد صلی الله علیه و آله استوار نمی گردد مگر به کشته شدن من پس ای شمشیرها مرا در یابید.برادران امروز مانند روزهای قبل نیست هر شهیدی که ما می دهیم مسئولیت ما بیشتر می گردد آیا جواب خون این شهدا در قیامت چه خواهیم داد جز اینکه حرکت کنیم و بیاری دین اسلام بشتابیم و پاسخ گوی خون شهدا باشیم .

امروز اسلام در خطرات اسلامی که بعد از 1400 سال به امانت بدست ما رسیده است اسلامی که خون چه کسانی برایش ریخته شده است پس بهوش باشید و حرکت کنید نکند شیطان شما را از این جهاد فی سبیل الله باز دارد مردم شما فریب شیطان را نخورید و همیشه وحدت را حفظ کنید و پیرو ولایت فقیه باشید امروز روز هوشیاران است اسلام مرد مبارزه می خواهد اسلام مرد جنگ می خواهد مسلمان باید علی وار باشد علی در وقت عبادت یک عابد بود و در وقت جنگ تنها یک قهرمان بود من مکر می گویم که در خانه بنشیند و صحنه جنگ را تماشا کند و به یاریش نشتابد مسلمان نیست و شیعه علی کجا می تواند درخانه باشد و به ندای رهبر کبیر انقلاب که هر روز از گوشه جهان می شنویم لبیک نگوئید مسلمان نباید مانند آب در جائی بماند تا گندیده شود به به وسیله عمل باید نشان دهیم که مسلمان و گوش به فرمان امام امت هستیم.

خداوندا من لیاقت آن را نداشتم که در صف هجرت کنندگان باشم ولی اینک که از برکت خون این شهدا این توفیق نصیبم شد خداوندا گناهانم را بیامرز و شهادت را نصیبم کن.چند سخن با شما همبستگان از شما می خواهم که اولا مرا حلال کنید و راه شهدا را ادامه دهید و امیدوارم که شهادت من باعث شود که حرکت کنید و مردم را ارشاد کنید .

مادرجان می دانم که خبر شهادت من برای شما سخت است ولی صبر باید کرد مادر نمی دانم با چه زبانی با تو سخن بگویم من که در این عمر بقدر سر سوزنی در حق شما خدمت نکردم و مادر شما که با شیره جانت مرا پرورش دادی که در اواخر عمر در خدمت شما باشم و در کنار شما زندگی کنم و می دانم که بعد از خدا چشم امیدت به من بود و گرچه برادرانم هستند که در خدمت شما باشند لیکن مادر لیاقت این را نداشتم که در این مدت عمر کوتاه در کنار شما باشم و شما همیشه چشم انتظار من بودی تا زنده هستم.

علاقه داشتی که در حجله دامادیم باشید و لباس دامادیم را تهیه کنید ولی مادر می دانید که امروز کسی در نزد خدا محبوبتر است که به فرمان خدا و رهبرش باشد مادر مرا حلال کن شما درباره تربیت من رنج و زحمت زیاد کشیدی و اما امروز باید در فراق من زجر بکشی و مادر برای من گریه نکنید گرچه من مخالف گریه کردن نیستم ولی در خفا برایم گریه کن و نکند در بین مردم آنقدر گریه کنید که دشمنان اسلام شاد شوند.

مادر اگر من شهید شدم در شهدای لایزنگان بخاکم بسپارید چنانچه مفقودالجسد شدم ناراحت نباشید من مادر برای شما امانتی بیش نبودم.مادر شما یادی از هاجر مادر اسماعیل بیاورد که خود سر فرزندش را شانه زد و او را فرستاد تا حضرت ابراهیم او را قربانی کند.چند سخن با برادرانم:من حق برادری را خوب ادا نکردم و علاقه داشتم که در این مدت چند روزعمر در کنار یکدیگر باشیم ولی اکنون که ندای (هل من ناصر ینصرنی) حسین زمان از گوشه جماران بلند دست باید لبیک گویم.

از شما می خواهم که راه مرا ادامه دهید و چنان استوار و ثابت قدم باشید که دشمنان دین اسلام ذلیل و زبون گردند و برادرانم می دانم که این سفر دیگر برایم برگشت ندارد باز رفتم که اگر لیاقت داشتم یابه کربلا و یا به درجه رفیع شهادت برسم و شما بیش از پیش به مادر خدمت کنید و نکند مادر ناراحت باشد او را به صبر دعوت کنید و پرچم به زمین افتاده مرا به دست توانای خود بردارید و در بین خود و همبستگان وحدت داشته باشید.چند سخن با خواهرانم:شما در فراق من چنان استقامت کنید که برای دیگران یک سرمشق باشید و جائی که امام عزیزمان می فرماید:زن مربی جامعه است.خواهرانم شما فرزندان خود را چنان تربیت کنید و زینب وار در فراق من صبر کنید و مرا حلال کنید.

خواهرانم من شرمنده ام که آن قدر که حق یک برادر نصیب به خواهر بود انجام ندادم ولی شما مرا حلال کنید و یادی کنید از حضرت زینب که در کربلا چه کرد و در شام از خطبه های وی چنان کاخ یزید به لرزه در آمد آن قدر استقامت کنید .

می دانم که گریه برای شهدا ثواب دارد اگر خواستید گریه کنید بیاد علی اکبر حسین علیه السلام و دیگر شهدا گریه کنید.ودرباره امام عزیز بیشتر دقیق شوید و تا آخرین لحظه و تا آخرین قطه خون از امام متابعت کنید و همیشه پیرو ولایت فقیه باشید و از روحانیت پیرو خط امام حمایت کنید و کسانی که در هر لباس هستند ولی از امام حمایت نمی کنند کاملا دوری کنید و همیشه هشیار باشید و فریب این افراد شیطان صفت را که هر روز به یک چهره ای هستند و خود را طرف دار انقلاب میدانند ولی گرگهائی هستند که در لباس میش هستند و آنها منتظر وقت و زمانی هستند که از هر راهی امکان داشته باشد مردم را از انقلاب دور می کنند شما در این لحظه ها خیلی هشیاتر باشید و من برادران علاقه دارم که آن قدر در جبهه بمانم که شهید شوم مرگ در رختخواب ننگ است.

(یا اباعبداله انی سلم لمن سالمکم و حرب المن حاربکم الی یوم القیامه) :یا اباعبداله من آشتی ام با کسی که با شما آشتی است و دشمن با کسی که با شما دشمن است تا روز رستاخیز)

و این را تو انتخاب کرده ای می روم و از خدا می خواهم که این توفیق نصیبم شود:اللهم الرزقنی شفاعه الحسین یوم الورود :خدایا روزی که بر تو وارد می شوم شفاعت حسین علیه السلام را نصیبم کن.خداوندا در لحظات آخر عمر تو از من راضی باش.می ترسم در فردای قیامت نتوانم جواب لبیک بگویم.خداوندا یک عمر می دانستم گناه می کنم اما از درگاه تو نا امید نبودم.سلام مرا به رهبر عزیزمان برسانید و بگوئید تا آخرین قطره خونم سنگر اسلام را ترک نخواهم کرد.

با خداوند پیمان می بندم که در تمام عاشوراها و در تمام کربلاها با حسین علیه السلام همراه باشم و سنگر او را خالی نکنم تا هنگامی که همه احکام اسلام در زیر پرچم اسلامی امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف به اجرا در آید خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار. چنامچه جسدم پیدا شد در گلزار شهدای لایزنگان دفنم نمائید.به این وصیتنامه عمل کنید .

شهید علی مطهر فرد در سال 1335 در روستای لایزنگان از شهرستان داراب به دنیا آمد سرانجام در تاریخ 20 دی ماه سال 1365 در عمليات رمضان والفجر1و4 در حاليکه مشتاقانه عاشق لقاء پروردگار بود در هنگام شروع حمله خيبر به وسيله حمله دشمن از پا در آمد وشاهد پيروزي را در آغوش کشيد.

نام:
ایمیل:
* نظر: