شهيد بهنام آتش افروز در روستاي ده بين به دنيا آمد .
دوران طفوليت خيلي زود سپري شد و راهي مدرسه روستا گرديد از همان دوران کودکي آثار
تعصب و غيرتمندي در وجودش موج مي زد . کارهاي روزمره همراه با درس و مشق را با علاقه
و بدون خستگي انجام مي داد و سربلند و موفق بود . دوران ابتدايي در مدرسه روستاي ده
بين به پايان رساند و وارد دوره راهنمايي شبانه روزي گرديد . در سال دوم راهنمايي بود
که با بچه هاي سپاه پاسداران که آشنا بودند به جبهه حق عليه باطل رفت که با وجود سن
کم با دستکاري هايي که در شناسنامه اش کرد موفق شد به جبهه برود . در جبهه ها و همگام
با بچه هاي سپاه و بسيج قد کشيد و ناتواني اش به توان تبديل شد . به خدمت سربازي اعزام
شد و جمعي نيروهاي انتظامي شد . در همين حين قطعنامه 598 از طرف دولتمردان در سال
1368 پذيرفته گرديد که داوطلب عازم کردستان شده و در چهارم خردادماه سال 1368 در کردستان
که در سنگر کمين در درگيري با اشرار ، به درجه رفيع شهادت نائل گرديد . روحش شاد
و راهش پر رهرو باد . والسلام
خاطره:
زمانی که بهنام می خواست به جبهه برود به دلیل سن کمی که داشت،خانواده با رفتنش مخالفت می کردند.بهنام تصمیم خودش را گرفته بود ولی هیچ پولی نداشت که خودش را به مقصد برساند.نزد دایی رفت ولی او هم مخالفت کرد و پول نداد.به ناچار شب هنگامی که همه خوابیدند،مقداری برنج به اندازه ای که بت.اند خودش را به جبهه برساند برداشت،وآن را فروخت و با پول آن به جبهه رفت.
زمانی که به مرخصی آمد این موضوع را مطرح کرد و از او حلالیت طلبید.
راوی:برادر شهید(محمد آتش افروز)
دست نوشته ونقاشی های شهید:
/224224
