کد خبر: ۷۲۹۲۷
تاریخ انتشار: ۲۴ آذر ۱۳۹۴ - ۱۱:۳۰
سنگر مرا در مسجد خالي مگذار ید
بهر دین

 لحظه اي در اين جهان ماندن ندارد ارزشي - يا حسين جانم فداي خون ناحق ريخته ات . امروز ، ماندن يک روز در جبهه بهتر از يک عمر در خانه مي باشد و من از خداي خود مي خواهم که اگر من هم قطره اي ناچيز هستم اما درياي خروشان و پاک مرا به سوي خود دعوت کند . و اما تو اي مادر عزيزم : اميدوارم که زحمات هفده ساله مرا حلال کني . مادر جان گر چه لحظه اي نمي توانم از تو دور شوم ولي افسوس چه کنم که اگر در سن هفده سالگي هستم ولي وجدانم نمي گذارد در خانه بمانم و امروز در جبهه روز عشق من است . و عشق حسين و مهدي فاطمه مرا به نيستي و نابودي مي کشد و تو اي مادر : از شهيد شدن من نترس و نهراس و اگر شهادت افتخار من شد تازه من روي شما را در برابر فاطمه زهرا سفيد کرده  و افتخار مادري را بر دوش تو گذاشته ام و تو اي برادر : سنگر مرا در مسجد خالي مگذار و شما اي خواهران من حجاب تان را رعايت کنيد . و در حفظ و نگه داري حجاب و عفت خود بکوشيد . و تو اي پدر عزيزم در عزاي من گريه مکن . و لباس عزا را در بياور چون دل  امام عزيزمان خوشحال گردد قلب امام مي سوزد ، آيا در اين قفس هاي زجر دهنده ماندن ارزشي دارد که دل دشمن را شاد کنيم و به قول امام عزيزمان اگر اين جنگ 20 سال هم طول بکشد ما تا آخر ايستاده ايم و مقاومت مي کنيم . و شما هم مطمئن باشيد که در آخرت برايتان طلب آمرزش مي کنم . و بدانيد که شما را در پيش فاطمه زهرا رو سفيد خواهم کرد . من چه سازم که مرا از قفس آزاد کنيد قفسم برده به باغي و دلم شاد کنيد اگر باشد بنا آخر بميرم نمي خواهم که در بستر بميرم همي خواهم براي حفظ قرآن براي ياري رهبر بميرم خميني را زجان ياري نمايم بر پيش بي سر و پيکر بميرم همي خواهم که چون اشکي سوزان بريزم اشک در آخر بميرم همي خون را بريزم بهر دينم چو مرغان اشکسته پر بميرم همي خواهم که در فصل جواني ميان جبهه و سنگر بميرم خدايا کن نصيبم در محرم که هم چون عون و جعفر بميرم . 

    

شهیدعليرضا باباخانی در سال 1342 در کرمانشاه متولد شد سرانجام در  تاريخ 10تیر ماه سال 1366 براثر اصابت ترکش به سينه یشان به لقاء الله پيوست.

 برای اطلاعات بیشتر به زندگی نامه شهید مراجعه کنید.
/224224
مطالب مرتبط
نام:
ایمیل:
* نظر: