به هیچكس غیر از خدا متكی نباشید

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بسیج فرهنگیان فارس، همزمان با شروع نهضت اسلامی به رهبری امام خمینی (ره) یكی از جوانان فعالی بود كه در راه اندازی تظاهرات و راهپیمائیها نقشی تعیین كننده داشت . پس از پیروزی انقلاب به عنوان معلم پرورشی به یكی از روستاهای نی ریز رفت و مخلصانه به پرورش استعدادهای نهفته كودكان پرداخت ، در آبان ماه1360 راهی میادین جنگ شد و در عملیات طریق القدس (فتح بستان ) شركت كرد . یكماه در میدان كارزار بود تا اینكه شب حمله فرا رسید ، همگام با برادران رزمنده به قلب سپاه شیطان یورش برد و سرانجام در تاریخ 9 آذر ماه سال 1360 به لقاء الله پیوست و پیكر مطهرش در گلزار شهدای نی ریز به خاك سپرده شد.

زندگینامه شهید زین العابدین دلداری

او همچون دریایی آرام بود كه موجهایی فراوان درد دل داشت . گهگاهی پهلویت می نشست و شكوه ها می كرد . به هنگام تحصیل در دبیرستان هر موقع كه با دوستان نزدیكش برخورد می كرد از زمانه و جامعه طاغوت زده درد دل می كرد و دردمندانه می گفت خدایا كی جلاد از تخت به زیر می آید و كی سپیده می دمد؟ كی تاریكی می رود ؟ كی آفتاب می تابد ؟

یادم می آید هر شب سه شنبه در آن دوران در طبقه فوقانی مسجد جامع مهدی ( عج ) جلسه ای برقرار بود كه دبیران و دانش آموزان دردمند با نظارت روحانیت گرد هم جمع می شدند و در آن فضای خفقان زده با تلاوت قرآن به دلهای خود نور و به جامعه خود فروغ می بخشیدند ، سال سوم دبیرستان بود ، معلم انشاء از بچه ها خواسته بود كه درباره به اصطلاح خدمات رضاخان سیاه بخت انشاء بنویسند ، زین العابدین قلم در دست گرفته و خشم عمیق خود را از این خاندان جلاد روی كاغذ آورده بود ، او در انشاء خود قهرمانانه به بیان ستمگریهای این خاندان پرداخته و نوشته بود كه رضاخان جز خیانت كاری برای این ملت انجام نداده است .

چقدر بچه ها را دوست می داشت و از وضع بد مدارس طاغوت زده شكایت می كرد و در آن جو مسموم با كمك یكی از دوستانش بچه ها را در شب های جمعه جمع می كرد و برایشان قرآن می خواند ، از اسلام می گفت ، از اهل بیت ، از عاشورا و خلاصه از اینكه باید طرحی نو درانداخت و عاشورایی دیگر بر پا نمود .

او آنقدر به نماز جماعت علاقه مند بود كه به ندرت می دیدی نماز جماعت را ترك كند . میلی عجیب به قرائت قرآن داشت . به خدا قسم ذره ای كبر و ریا در وجودش نبود ، آنقدر متواضع بود آنگونه كه هر مطلبی را كه بلد نبود فورا سوال می كرد.

همزمان با شروع نهضت اسلامی به رهبری امام خمینی (ره) یكی از جوانان فعالی بود كه در راه اندازی تظاهرات و راهپیمائیها نقشی تعیین كننده داشت . پس از پیروزی انقلاب به عنوان معلم پرورشی به یكی از روستاهای نی ریز رفت و مخلصانه به پرورش استعدادهای نهفته كودكان پرداخت ، در آبان ماه1360 راهی میادین جنگ شد و در عملیات طریق القدس (فتح بستان ) شركت كرد . یكماه در میدان كارزار بود تا اینكه شب حمله فرا رسید ، همگام با برادران رزمنده به قلب سپاه شیطان یورش برد و سرانجام در ساعت 9 صبح در تاریخ 9آذرماه سال1360 به لقاء الله پیوست و پیكر مطهرش در گلزار شهدای نی ریز به خاك سپرده شد.


وصیت نامه شهید زین العابدین دلداری

بسم الله الرحمن الرحیم بنام آنكه از اویم و تمام هستیم از آن اوست هم اكنون كه عازم جبهه دهلاویه هستم برآن شدم با این حالی كه میل باطنیم نبود چند كلمه ای نه به پدر و مادر تنها بلكه به همه همفكران و هم سنگران و پیروان راه توحید و تشیع سرخ علوی بگویم و آن اینست : شهادت آری ، اسارت هرگزپرچم خونین اسلام را بردارید و بی پروا از همه قدرتهای جبار جهانی جنایتكار ، با سلاح ایمان بر آنها بتازید كه مسلمان بودن با شیعه علی بودن دوتاست و بقول شاعر :

نه هركس را مسلمان شد توان گفتش كه سلمان شد        كه اول بایدش سلمان شد و ِآنگه مسلمان شد

اسلام با عمل آری و اسلام منهای عمل ارزشی ندارد و همانند مكاتب دهان پركن ماند .برایم طلب آمرزش كنید پدرم و مادرم حلالم كنید و آخرین كلمه اینكه به هیچكس غیر از خدا متكی نباشید .

"من الله التوفیق و علیه التکلان " توفیق از جانب خداوند است و ما به او اتکا داریم.

/انتهای پیام/224224