به تازگی در فضای شبکههای ارتباطی، مجازی کلیپ ضبط شده دست به دست میشود
که در آن مجموعهای از بازیگران از مردم میخواهند با کمک گوشپاککن،
نمونهای از بزاق دهان خود را با هدف «نجات بیماران سرطانی» به بانک ژن
جهانی هدیه کنند.در این کلیپ که با حضور یکی از بازیگران مشهور اجرا شده،
با انتقاد از سهم کم نمونههای ایرانی در بانک جهانی ژن یاد شده و از مردم
کشور خواسته میشود در این طرح شرکت داشته باشند. حرف اصلی کلیپ یادشده
این است که جهان برای «نجات بیماران لوسمی و سرطانی» نیازمند اهدای نمونه
سلولی ایرانیان است!حال این موضوع به یکی از سوژههای رسانهای تبدیل شده و
برخی از افراد بر این باورند که جمعآوری سلولها توسط برخی کشورهای
غربی و رژیم صهیونیستی انجام میشود و هدف آن، شناسایی نقشه ژنتیکی
ایرانیان برای حملات تروریستی با استفاده از ژنتیک بومی و قومی مناطق مختلف
است.پروفسور وین مدسن روزنامهنگار پرآوازه آمریکایی، پژوهشگر و استاد
دانشگاه در مطلبی که در ستون یادداشت اختصاصی روزنامه وطنامروز منتشر شده
مینویسد: دوستان ایرانیام میگویند کلیپی در یوتیوب با حضور 2بازیگر اهل
این کشور وجود دارد که مردم را به اهدای بزاق خود به یک مؤسسه تحقیقاتی
برای ساخت داروهای ضدسرطان ترغیب میکند. در این مورد احساس وظیفه کردم
مواردی را به مردم این کشور از جمله همان 2 بازیگر، یادآور شوم.سال 1997
«ویلیام کوهن» وزیر وقت دفاع آمریکا برای نخستینبار، این ایده را مطرح کرد
که برخی دولتها درصدد دستیابی به سلاحهای ژنتیک برای زدن ضربات اساسی به
دشمنانشان هستند. احتمالاً منظور کوهن، اسرائیل بود. سال 1998 چندین منبع
جریان اصلی گزارش کردند اسرائیل در حال تولید یک بمب ژنتیک است که به طور
خاص اعراب را هدف قرار خواهد داد. یکی از مقالاتی که درباره برنامه تحقیقات
تسلیحاتی اسرائیل منتشر شد، در هفتهنامه «ساندیتایمز» لندن بود که این
مقاله خیلی سریع بهعنوان «تهمت خون ضدیهودی» محکوم شد. یکی از نویسندگان
این مقاله، «اوزی مهنعیمی» بود که خودش اسرائیلی است و نویسنده دیگر این
مقاله «ماری کالوین» یک شهروند آمریکایی بود که در «حمص» سوریه بر اثر
انفجار یک بمب کنارجادهای کشته شد.احتمالاً اسرائیل از کار مشترک روی
پروژه تسلیحات قومی - نژادیای که به صورت محرمانه با نظام آپارتاید
آفریقای جنوبی انجام گرفت، بهرهبرداری کرده است. پروژه رژیم آپارتاید
آفریقای جنوبی موسوم به «پروژه کاست» (Project Coast) بود که برای تولید
تسلیحات ژنتیک انجام گرفته بود. این تسلیحات، سیاهپوستان را هدف قرار
میداد و از سال 1981 تا 1993 یعنی سال سرنگونی رژیم آپارتاید ادامه داشت.
اکثر جزئیات این تحقیقات به مرکز جنگ بیولوژیکی آمریکا در «فورت دتریک»
ایالت «مریلند» فرستاده شد. از همان زمان همواره روسیه هشدار داده است
آمریکا در حال توسعه یک سلاح قومی - نژادی است و قصد دارد روسهای بومی و
نژاد «اسلاو» را هدف گیرد و از بین ببرد. تا قبل از انتشار کتابی در سال
2004 تحت عنوان «نژاد؛ حقیقت تفاوت بشریت» توسط «وینسنت ساریچ» و «فرانک
میل»، کمتر چیزی درباره تهدید بمب ژنتیک به گوش خورده بود. در این کتاب این
فرضیه مطرح شده بود که پروژه ژنوم انسان از سوی برخی دولتهای توسعهیافته
و در حال توسعه تأمین بودجه شده است؛ برای اینکه یک سلاح ژنتیکی به وجود
آورند. در همان سال، انجمن پزشکی بریتانیا به این نتیجه رسید که تولید
تسلیحات قومی - نژادی امکانپذیر است و به همین دلیل درباره هرگونه تحقیقات
در این زمینه هشدار داد. از سوی دیگر، نگرانی انگلیس بعد از تحقیقات آلمان
در این زمینه تشدید شد. سال 2005 «ژاک فورستر» معاون رئیس کمیته بینالمللی
صلیب سرخ اینگونه نوشت: «پتانسیل هدف قراردادن یک قوم و نژاد با استفاده
از یک عامل بیولوژیک احتمالا دور از دسترس نیست. این سناریوها محصول تصورات
انجمن بینالمللی صلیب سرخ نیست؛ بلکه تعداد پرشماری از کارشناسان دولتی و
مستقل چنین سناریویی را مطرح کردند». مطالب بیشتری در رسانههای مهم
درباره بمبهای ژنتیکی مطرح نشد تا اینکه نشریه «آتلانتیک» مقالهای را
درباره سلاحهای بیوژنتیک منتشر کرد که در صورت استفاده از این سلاحها،
برخی توالیهای «دیانای» انسانها هدف قرار داده شده و منجر به مرگ آنها
میشود. این سلاحها با توجه به ژنوم انسانهای جوامع مختلف تولید شده و هر
یک مخصوص یک نژاد و کشور خاص است. بهعلاوه، صنعت پرسود و منفعتی برای
مالکان مؤسسات پوششی تولید تسلیحات که در ظاهر در قالب پژوهشکدههای
پزشکیـآزمایشگاهیـتحقیقاتی فعالیت میکنند و وانمود میکنند
انساندوستانه(!) در پی تولید داروهای مداوای امراض صعبالعلاج هستند، به
وجود آمد. آنها مردم عادی را تشویق میکنند نمونههایی از «دیانای» خود
را با استفاده از یک گوشپاککن که آن را در دهانشان میچرخانند، به
مؤسساتی بفرستند که قادرند با استفاده از آنها داروهای امراض سخت را سهلتر
و سریعتر تولید کنند. همچنین برخی از این مؤسسات برای ترغیب بیشتر افراد
به ارسال نمونه دیانایشان برای آنها، به کسانی که این کار را کنند وعده
میدهند با انجام آزمایشهایی روی دیانایشان به آنها میگویند در آینده
احتمالاً به چه بیماریهایی گرفتار خواهند شد. نکته جالب آن است که یکی از
بزرگترین و مطرحترین این مؤسسات تحقیقاتی و در حقیقت تسلیحاتی در تلآویو
است. کاملاً اتفاقی!!