کد خبر: ۶۹۰۴۷
تاریخ انتشار: ۰۸ آبان ۱۳۹۴ - ۱۶:۰۲
در این مقاله با یک نگاه فراگیر و ضروری در ایجاد حکومت با نام و محتوای دینی به الزامات و راهبرد های مهندسی حکومت دینی پرداخته می شود.
 به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بسیج فرهنگیان فارس، در مقاله پیش رو که در دو بخش تنظیم گردیده است به موضوع "مهندسی حکومت دینی، چرا و چگونه" به قلم حمید حسن زاده می پردازیم. در ادامه بخش دوم و پایانی این مقاله با عنوان"مهندسی حکومت دینی، الزامات و راهبردها" ارائه می گردد.

شاخص های  سیاست دینی در تهیه نقشه راه مهندسی حکومت دینی:

1.      صداقت در رفتار، گفتار و اعتقاد در انتخاب هدف

2.      شکوفایی استعداد های فردی و بهره گیری از آن در تکامل همه جانبه جامعه

3.      تعهد فردی در چهارچوب تعبد الهی

4.      فرمان پذیری ( ولایت مداری )

5.      اصلاح پذیری همسو با رشد و  پرورش در جهت پوشش آسیب ها و رفع تهدیدات

6.      خلاقیت فردی در جهت اهداف جمعی

7.      هدفمند بودن فعالیت ها در جهت معرفی دین به عنوان کامل ترین مدیریت در اداره انسان و جامعه

8.      ایجاد احساس مشترک در جامعه در رسیدن به اهداف همگانی ( اعتلای مدیریت دینی )

9.      سازگاری اهداف فردی با رشد و تعالی مبانی دینی در جامعه

با یک نگاه فراگیر و ضروری در ایجاد حکومت با نام و محتوای دینی به الزامات و راهبرد های مهندسی حکومت دینی می پردازیم :

الزامات مهندسی حکومت دینی:

1.   باید ثابت کرد که دین در مهندسی و حکومت سازی در حوزه نظر عقلانی و در حوزه عمل ، انسانی است با رویکرد مبانی حقوقی که ریشه در احکام الهی دارد .

2.   نگاه حداکثری رده های اجرایی و مدیریتی جامعه به دین و اجتهاد در حوزه عملکردی بر اساس هسته ثابت و قوانین حقوقی دینی که ناظر بر متغیرهای زمان و مکان خواهد بود.در این بین توجه شود که بین اندیشه دینی ( الهی ) و تولیدات فکری انسانی ( تمدن بشری ) تعامل و تجمیع کامل برقرار باشد ، این هماهنگی می بایست  بدون تحجر ، التقاط و گزینشنگری قشری و عدم انفعال در مبانی عملکردی باشد ، ضروریست از عقل سلیم بشری در حوزه های نظری و معرفتی بهره خردمندانه داشت .

3.    جهت پاسخ به نیازهای روز جامعه جمع بین دو اصل  عقلانیت و معنویت ارجهیت د ارد .

4.   در مهندسی حکومت دینی باید توجه کرد که شور دینی ( تحت تعبیر روحیه انقلابی) با معرفت دینی (با عنوان بصیرت و فهم دینی) در نظام سازی حکومتی همواره تکمیل کننده و تسهیل کننده هم باشند .

a.   تذکر: (در این بین توجه به پیوند دو طبقه روحانیت و دانشجو که در مکتب حضرت امام (ره) روحانیت نماینده مردم و دانشجو نماینده دولت است امری ضروری می باشد)

5.   تبیین ، تشریح و ایجاد گفتمان سازی عمومی در جهت نخبه گرایی و سپس نخبه پروری در پرتو اجتهاد دینی.

6.   انتقال جامعیت عملکردی(محتوایی) مبانی دینی به منظور سرریز نمودن مبانی حقوقی  حکومت دینی با تمامی بخش های جامعه با عنایت به جریان شناسی سیاسی ، فرهنگی و فکری حاکم بر فضای داخلی و پیرامونی جامعه .

7.   نشان و شناسایی نیازهای مادی و معنوی جامعه در جهت کشف و ارائه پاسخ های عالمانه ، ملموس و اجرایی به منظور تبیین ضرورت تشکیل حکومت با نام و محتوای دینی و الهی و اثبات کارآمدی دینی در جهت اداره شایسته تر حاکمیت .

8.   ورود به حوزه های مختلف علوم انسانی با نگاه خاص به معرفت شناسی در دوحوزه عقل و تجربه. لازم است این عمل  به توده ای کردن مباحث علوم انسانی در دیگر علوم با رویکرد دینی نهایی گردد.

9.   توجه به تاریخ توصیفی و موضوعی به پیوست تعیین و تبیین صحنه های ارزشی و ضد ارزشی حوادث به منظور؛

10.   بهره برداری ازفرصت ها

11.   رفع تهدیدات

12.   پوشش آسیب ها

13. طرح و ایجاد جریان سازی روشنفکری و تفکر انقلابی و دینی به منظور نمایش علمی و عملی ضرورت اثبات علم نافع علوم انسانی اسلامی با معرفی دو کارکرد در این علوم 

14.  علم بی مسئولیت ( علم با محوریت خاص داشته های ذهنی) 

15.  علم با مسئولیت ( علم ایدئولوژیک )(توجه به مکتب امام در این بند)

16.  احیاء تمدن اسلامی به عنوان تنها مرجع تشکیل حکومت.

17.  نگاه جدید به مسئولیت های اجتماعی با رویکرد آرمانگرایی الهی.

18. نگاه تمدن ساز به حکومت دینی در اداره سازی جامعه به منظور تربیت و تولید انسان کامل .

19.  حضور در تمامی فرصت های جریان ساز فرهنگی.

20. توجه به ادبیات سیاسی و اجتماعی روز در جامعه به منظور همراهی با نیازهای مادی و معنوی.

 

راهبرد مهندسی حکومت دینی:

 در ابتدا باید به عرض رساند که در نظام سازی حکومت دینی 3 بخش محتوایی وجود دارد :

1-      نظام حقوقی  2-  نظام تربیت اخلاقی 3- نظام تربیت مدنی

در حوزه نظر این سه نظام هریک جداگانه درست و کامل  تعریف شده و در جامعه حضوری کاملا تربیتی داشته و نمی توان آنها را فاقد نقش دانست.

اما در مرحله اجرا چگونه مشکل ایجاد می شود؟ چگونه است که مصادیق اخلاقی جامعه در بعضی از بخش ها نابسامان است؟ به عنوان مثال آمار جرائم، طلاق، رانت، گسستگی نسل ها، خشونت های فردی، نبود رابطه فقهی و اخلاقی درمبانی اقتصادی ( تولید، توزیع ) عدم تناسب جرم و مجازات و.....

آیا این سه نظام محتوایی در ذات نمی توانند به هم پیوند داده شوند و یا فافد مقدمه پیوند می باشند؟

 

آیا پیوند دهنده درست انتخاب نشده و یا اصولا فاقد ارتباط دهنده در جامعه می باشند؟

به یقین وجود پیوند دهنده نه تنها شدنی بلکه واجب است. اما پیوند دهنده این 3 شاخص محتوایی چیست که آنها را در جهت نظام سازی حکومت دینی به روزرسانی ،اجرایی، هماهنگ و هدفمند نماید؟

بنابراین اولین راهبرد مهندسی حکومت دینی پیوند دهنده سه محتوای ذکر شده در نظام سازی حکومت دینی است.

به نظر می رسد روحیه و عملکرد مکتبی عامل پیوند این سه بخش باشد.

چراکه روحیه و نظام مکتبی؛

-          مبدأ و غایت دارد

-          تربیت معنوی در چارچوب فکری و بستر خاص معرفت شناسی دارد

-          فرجام شناس و انسان شناس است.

راهبرد دوم: پیوند توأمان آرمان گرایی  با واقع گرایی در فرایند نظام سازی حکومت دینی . این شاخص حکایت از جنس معنوی پیوند دهنده (روحیه مکتبی) دارد.

راهبرد سوم: در مهندسی حکومت دینی وجود فقه پویا باعث حاکمیت فعال هر سه نظام ذکر شده در عرصه های ایجادی و اجتماعی است. در مقابل فقه پویا ، فقه منفعل است.

از ویژگی های فقه منفعل آن است که؛

-          بنا به ضرورت تصمیم می گیرد نه بنا به مسئولیت

-          در لحظه تصمیم می گیرد و نه در زمان

-          جزء نگر است و نه جامع نگر

-          با تزلزل تصمیم می گیرد و نه با قاطعیت

 

راهبرد چهارم:  در حکومت دینی باید تمامی بخش های مدیریتی در یک جهت شاخص گزاری و عملیاتی شده تا هدف که همانا ضرورت تشکیل حکومت با محتوای دینی است محقق گردد . این اتحاد در هدف به الگو و مدل حکومتی نهایی شده و می تواند قابلیت ارائه به دیگر مکاتب را هم داشته باشد.

راهبرد پنجم: در نظام سازی حکومتی با محتوای دینی، تقدم حقیقت انسان بر حقوق انسان است که نتیجه آن می شود تقدم تکلیف اجتماعی بر حقوق فردی و در نهایت به کارآمدی دینی در اداره جامعه خواهد انجامید.

 /انتهای پیام/224224

مطالب مرتبط
نام:
ایمیل:
* نظر: