آخرین اخبار
کد خبر: ۲۶۸۷۷
تاریخ انتشار: ۰۱ فروردين ۱۳۹۳ - ۱۲:۰۶
روستاي"خسرو شيرين" از توابع شهرستان آباده در اولين روز فروردين ماه 1339، آغوش خود را بر كودكي از قبيله قبله گشود و دستان گرم و پر مهر خود را مهد آسايش وي ساخت . " عبدالقادر" روزهاي پر طراوت كودكي را در خنكناي هواي روستا گذراند ودر ششمين سال زندگي در حالي كه " آب باباي دبستان " را مشق مي نوشت ،از نعمت وجود پدر محرم ماند. خاطره مرگ جانسوز پدر تا آخرين روزهاي زندگي ، در ذهن شرجي او لانه كرد و او كه بعد از مرگ پدر بار مسؤوليت خانواده را بر شانه هاي خويش احساس مي كرد،تحصيل را ناتمام گذاشت و به كارهاي مختلفي اشتغال ورزيد. هر چند تحصيلات وي در سال پنج ابتدايي ،متوقف ماند اما شور و شوق فراگيري ،اورا به مطالعات قرآن و كتب مذهبي فرا خواند.

شهيد سليماني در اوان جواني ودر زماني كه دريكي از بيمارستانهاي بندر عباس مشغول به كار شده بود ،به فكر تشكيل خانواده افتاد و متعاقب آن با دختري عفيفه ، پيمان زناشويي بست.يك فرزند پسر و يك فرزند دختر ، ثمره اين ازدواج فرخنده بود. سردار شهيد " عبدالقادر سليماني" كه در ايام شكوهمند پيروزي انقلاب حضوري چشمگير در عرصه هاي خون و قيام داشت ،پس از پيروزي انقلاب نيز به پاس حراست از دستاوردهاي انقلاب ، به خيل بسيجيان جان بر كف پيوست و با شركت در فعاليتهاي اجنماعي و مذهبي ، چهره درخشاني از يك بسيجي فعال و مبارز ،به نمايش گذاشت . وي در بحبوحه آغاز جنگ ،پاسداري از انقلاب را لباس سبز افتخار بر تن پوشيد واز ان پس به عنوان يك پاسدار مبارز و يك فرمانده سخت كوش ،در جبهه هاي نبرد حضور يافته ودر چندين عمليات شركت كرد. حماسه آفريني هاي اين سرباز سرافراز امام (ره)در "دره شيلر" به مجروخيت شديد از ناحيه پا انجاميد و اين در حالي بود كه آن عزيز فرماندهي گردان " قمر بني هاشم " از لشكر 19 فجر را به عهده داشت . آن روح سراسر شوق پس از بهبودي نسبي ،در عمليات كربلاي 4و5 شركت كرد تاآنكه سرانجام در بيست و دوم دي ماه 1365 به ديگر همرزمان شهيد خود پيوست ،به ارواح طيبه اي كه از مشتي خاك ،شلمچه آفريدند.

در فرازي از وصيت نامه شهيد چنين مي خوانيم:

«اي امت شهيد پرور ايران!از شما تقاضا دارم كه اتحاد خود را حفظ نموده ودر جلسات مذهبي به ويژه دعاهاي كميل و توّسل و نماز جمعه وجماعت شركت كرده و پشتيبان روحانيون و ارگانهاي انقلابي باشيد. »

نام:
ایمیل:
* نظر: